حالا باز خدا رحم کرد بما بدتر ازین بسرمون نیومد
یکی از همشهریامون بیچاره نخبه بود یجورایی دانشگاه میرفت بچه کوچیکم داشت
این یدفعه حالش بد شد و دیگه ازین رو ب اون رو شد
میگفتن جنی شده
تو قبرستون پاشو گذاشته رو دعایی که برا یکی دیگه بوده گرفته بهش
خلاصش کنم الان یجورایی دیوونه شده شوهرش طلاقش داد.الانم تو خونه درشو قفل میکنن.
منکه ندیدمش ولی شنیدم میگن مثلا همش با یه موجود خیالی میحرفه