زایمان طبیعی با آمپول فشار کسی تجربه داشته

ممنون عزيزم

بيحسي ام

اينكه دكتر رو ميبيني 

توي اتاق عمل به هوشي

وقتي بچه رو ميكشن بيرون انگار يه چيزي از ادم كنده ميشه

درد نداره ها

ولي حس ميكني دست تو شكمه

عزیزم چرا فکرتو مشغول می‌کنی 

اینجوری زایمانت سخت میشه ها 

از لحاظ روحی باید آروم باشی اینجوری بهتر میتونی اون دوره رو بگذرونی 

من خودم آمپول فشار برام زدن درد داشتم 

اما چی شد زایمان کردم خدارو شکر تمام 

خواهر شوهرم برای اولین بچه ش طبیعی زایمان کرد ، برای دومی گفتیم حتما می‌ره سزارین ،چون قبلش طبیعی رو دیده ترسیده اما گفت طبیعی میخام ،اتفاقا آمپول زد و قبل از یک ساعت زایمان کرد بخدا 

امیدت بخدا باشه ،توکن کن 

یه سوره هست اونو بخون میگن برای زایمان خوبه 

نمی‌دونم انشقاق بود یا احقاف 

انشالله بسلامتی و به براحتی زایمان می‌کنی 

اصلا نگران نباش 

به هر حال تو باید درد زایمان رو بکشی چ با آمپول فشار چ اینکه دردت  خودش شروع بشه....آمپول فشار ک شدت درد رو بیشتر نمیکنه! فقط روند زایمان رو زودتر میکنه ...زودتر از درد نجات پیدا میکنی و نی نی رو بغل میکنی ...فقط جیغ و داد نکن موقع زایمان فقط تمرکز کن روی زور زدن ...زور زدن رو موقعی ک انقباض داری انجام بده و موقع قطع انقباض نفس عمیق بکش و استراحت کن .....موقع زایمان امکان مدفوع کردنت زیاده ک اصلا بخاطرش ناراحت یا خجالت نکش چون ی چیز طبیعیه....قبل زایمان اگه تونستی مرتب پیاده روی برو تا بدنت آماده ی زایمان بشه و زایمان راحت تری داشته باشی....اصلا استرس ب خودت نده ب این فک کن ک ی نی نی کوچولو داری 

مامان من اصلا درد نداشته حتی با آمپول فشار هم درد نداشته آخرش سزارین کردن ولی من از شدت درد داشتم میمردم آمپول فشار هم زدن ۸ سانت دهانه رحمم بازشد ولی نتونستم زایمان کنم

عزیزم شما چند هفته ای

خب پس خیالت راحتتتتتتت

اینقدر راحت زایمان میکنی که حد نداره چون این درد داشتن و نداشتن وراثتیه و به ژن برمیگرده 

حالا بچه شما اصلا عجله نداره و میخواد سر صبر بیاد فقط مشکل اینجاست 

بعد فکر نکنی تا آمپول و میزنن جیغت هوا میره نههههه تا ۵ و ۶ سانت اصلا مشخص نیست مثل پریودیه ۷ به بعد یکم سخت میگذره که اونم با تنفس و کمک ماما راحت میشه 

خدا کنه ایشالا 

بله ولی خیلی میترسم همش میترسم. نبینمش از درد زایمان بمیرم 

بخدا همش خواب میبینم مردم نمی‌دونم چرا اینجوری شدم 

چقدر دلم برا خودمون میسوزه که باید این همه درد بکشیم و فردا روزم کسی قدرمونو ندونه😞

سوره ی مریم هم خوبه

مادر شما جز زایمان های سخت بوده که دهانه رحم باز نمی‌شده شماهم مثل مادرتون و جفتتون مجبور به سزارین شدید

منو دختر خالم باهام حامله شدیم بعد اون بچش امشب ب دنیا اومده منم لحظه شماری میکنم برا بچه خودم خیلی ذوق دارم