2777
2789

تاپیک قبلمو بخونید تا جریان و بفهمید...عصر رفتم خونه خاله ام بهش سر بزنم یهو مادر شوهر و پدرشوهر دختر خاله ام اومدن گفتن پسرمون غلط کرده گوه خورده گفته پژو پارسمو میفروشم عروسی میگیرم دختر شما صیغه ی پسر ما بوده خواسته حامله نشه نهایت ما صیغه رو باطل میکنیم مسئولیت خرابی دختر شما با ما نیست اگه عروسی میخواین خودتون از جیب بگیرین اگه هم نخواین برین سقط کنین تا سال دیگه ک پول بیاد دستمون سر فرصت عروسی بگیریم...یهو یک جنگی شد همه ریختن بهم تو این اوضاعم داماد یهو سررسید اینقد زد تو سر خودش گفت ولم کنید زنمه خودم خرج عروسیمو جور میکنم یهو باباش بلند شد چنان هلش داد سرش خورد تو در داد و بیداد ک بتوچه عروسی بگیری پدرش وظیفشه بگیره شوهر خالمم پدرشوهر دخترشو گرفت زد منو شوهرمم این وسط هی اینو جدا کن اونو جدا کن یهو دختر خاله ام از حال رفت داماد به همراه شوهرم بردنش بیمارستان سرم بزنه یعنی یک وضعیییی شده...حالا شوهرم اومد خونه گفت داماد سند پژو پارس و داد دستم گفت فردا بده دوستت که نمایشگاه داره برام ردش کن تا این بیشرفا یک بلایی سر زن و بچه ام نیوردن بعدم اگه پدر مادرم نخواستن نیام عروسیم...شوهرمم بهش گفت خونه باغ بابام تو نجف آباده هزار متره یک ساخت ۱۰۰ متری ام داره قبلا هم اونجا جشن گرفتیم همونو میز صندلی بچینیم یک ۳۰۰ نفرم دعوت کنیم جشن و راه بندازیم بقیه پولتم بده یک ماشین سبک بذار زیر پات...قراره پنجشنبه هفته دیگه پدرشوهرم باغ و حاضر کنه ک بدن صندلی بچینن بازم میام میگم چیشد فعلا ک با پادرمیونی شوهرم و باباش بخیر گذشته...ولی نظر پدر مادر دوماد به این بود ک بچه سقط شه صیغه ام بهم بزنن حیوونای عوضی


دم پسر گرم 

چه خانواده عوضی ای 

انگار دختر خودکار حامله شده 

دست گلو پسرشونو گردن نمیگیرن 

اگه از پرپر شدن هموطنای بی گناهت خوشحالی ،یا به نطفه ت شک کن یا به لقمت😏                                                     گفتند دنیا، دنیای مذاکره است نه موشک.... ما زبان دنیا را بلدیم اما سردار ما را با موشک زدند ... 

صیغه دیگه چه صیغه‌ای بود عقد تمام آدما جنبه ندارن

لطفا اگه نظرتون مخالف منه ریپ نزنید بذارید اسی خودش جواب بده .من دلسوزی یا تجربه یا هر حرفی میزنم برای اسی هست .حوصله ی قانع شدن قانع کردن شما رو ندارم .چون آخرش دعواست .

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آفرین به پسره که جلو خانوادش وایساد

ی لحظه فکرها و غصه هایی که تو سرته بریز دور برو ی چایی بریز برو توی هوای آزاد بخور توی این هوای سرد حال میده بیخیال غم دنیا آخرش ی تیکه خاکه دوست من اینقدر سخت نگیر😅

بعد از صیغه محرمیت عقد که دیگه زن و شوهر محسوب میشن عروسی یه جشن نمادین محسوب میشه خانواده داماد چقدر کولی بازی در اوردن چقدر بیشعور 

 ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌  تورک قیزی😘

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز