امروز عقد پسرعمم بود از اونجایی که هیچ پشتوانه ای نداره ی جشن ساده گرفته بود و دیگه حتی قرار نیست عروسی بگیره و فقط همین جشن بود و تموم ( اکثر جاها هزینه عقد با دختره ولی پسرعمم و همسرش توافقی هزینه هارو نصف کردن) بعد همین پسرعمم با دخترعموم مدتی باهم دوست بودن و بعدش باهاش کات میکنه دوسال بعدش که الان باشه ازدواج میکنه این دخترعموم هم امروز با لباس عروس اومد جشن مشخص بود عروس خیلی داره حرص میخوره اما چیزیم نگفت بعدش دخترعموم بازم کرم ریخت به عروس میگفت واای کجا رفتی ارایشگاه چقدر زشت شدی و اخرم به خانواده عروس توهین کرد که باعث دعوا شد و کلا جشن ریخت بهم . دلم برای پسرعمم سوخت چون تمام پولشو گزاشت وسط که ی مراسم شیک بگیره و تنها مراسمشون بود
وااااای مراسم یه بزرگتر نداشت دخترعموتو بیرون کنه؟؟؟؟ همینجور ماست نشستین نگاه کردین؟
شیطان
حقش بوده پسره
درس عبرتی بشه واسشون ک دیگه بازیچه نکنن دخترای مردم رو
چجوری دلش اومد،الان اینکارو کرده،پسره میاد باهاش ازدواج میکنه
چقد بی عقله واقعا
چرا بعضیا انقدر راحت خودشون رو کوچیک می کنن؟؟؟
من چند مورد پیش اومد که پسری به من ابراز علاقه کرده و من باهاش اوکی نشدم یا توسط دیگران حرف و حدیثی در مورد من و اون ایجاد شده؛ انقدر تو عروسیشون اوکی و شاد خودمو نشون میدادم و مجلس گرم می کردم و با عروس گرم می گرفتم که اون طرف می فهمید همچین آش دهن سوزی نبوده برام و واقعا اهمیتی نداره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز