برای انجام کار اداری اومدیم اردبیل یه خونه برای یک هفته اجاره کردیم که یه طبقه ی مستقله. دیشب ساعت نه شب رسیدیم کلید تحویل گرفتیم و وارد خونه شدیم اونقدر خسته بوديم و خوراکی هم باهامون نبود که چیزی بپزیم فقط میوه ونون و نخود چی کشمش داشتیم شوهرم هم خسته بود از رانندگی نمیتونست بره خرید کنه . به زن صاحبخونه گفتم اگر میشه چند تا تخم مرغ و یکم روغن بدین برای شام . گفت ما خونه اجاره میدیم نه مهمون داری
شوهرم گفت نباید میگفتی بهش .
ولی من ناراحت شدم از کارش . حالا به شوهرم میگم خونه رو پس بدیم جای دیگه بگیریم قبول نمیکنه میگه حالا کجا بگردیم جا پیدا کنیم. میگه طلبکار که نیستیم ازشون .گفتم ولی اگر من بودم حتی از شام خودمون برای مسافرا میفرستادم.