2777
2789
عنوان

سفر به اردبیل توی اوج سرما🥶🥶🥶 و خساست صاحبخونه

| مشاهده متن کامل بحث + 324 بازدید | 42 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



متاسفم براشون .منی که اردبیلی ام خجالت کشیدم

دشمنتون عزیزم 

من مست می لم یزلیم چه کنم  من سوخته جان ازلیم چه کنم  زین آتش جان تا به قیامت شادم  ‌ من مشتعل عشق علی ام چه کنم   
دور ازجونت عزیزم،انشاءالله خدا ب انداره ی قلب بزرگت بهت بده مهربون😍

قربونت عزیزممم .شما هم انشاالله از خدا هرچی میخوایی بده🌱💋

اعصاب خوردی فقط اونجا که یکی زنگ میزنه بهت ولی صداش نمیاد قطع میکنی و خودت زنگ‌ میزنی، میبینی که اونم به تو زنگ زده و اشغاله بعد یه کم منتظر میمونی که زنگ بزنه، ولی میفهمی اونم منتظره که تو زنگ بزنی صبرت تموم میشه و زنگ میزنی میبینی اونم صبرش تموم شده و زنگ زده و اشغاله 😐😬

شما باید میگفتی پولش رو حساب میکنم اونوق شاید میداد 

واینکه شما چون با اخلاق خودت قضاوت میکنی ناراحت شدی 

واینم بگم من ۴ماهه باردار بودم ک روز سوم عید رفتیم سرعین اونجا من دهانه ی رحمم واشد افتادم خونریزی چون سرعین درمانگاه و بیمارستان نداشت رفتیم اردبیل منم اونموقع سنم کم بود و خجالتی بودم من توراه خودم رو شستم تمیز کردم بعد بخش زایمان اجازه ندادن شوهرم باهام بیاد گفتن یه دکتر زنان هس باید ویزیت بگیرین بشینین نوبت هرچقد گفتم درد دارم ‌خونریزی گفتن ک بدون نوبت نمیشه باید با بقیه ی مریضا حرف بزنی نوبت شون رو بدن خدا شاهده یه نفر راضی نشد نوبتش رو بده حالا اونا فقط برا چکاپ آمده بودن بعد که نوبتم شد  ۵نفر تو اتاق بودن که ۲تاش آقا بودن پشت کامپیوتر بعد موقع معاینه چون من خودمو تمیز کرده بودم خونه تو شورتم واینانبود بعد زنه بایه لحن بدی جلو اون آقا هه گفت کوخون کو خون مارواسیر کردی یعنی آب شدم 

بعد اونیکی خانومه آمد دست کرد بهم دستش خونی شد گف ک دهانه ی رحمم وا شده حالا جالبیش اینجاس دارو هم هیچی ندادن چون باید سونو میشدم تعطیلات بود سونو هم نبود بهم گف برگرد شهرتون بچه داره میافته زنیکه 

اینم خاطره ی من از اردبیل 

  
شما باید میگفتی پولش رو حساب میکنم اونوق شاید میداد واینکه شما چون با اخلاق خودت قضاوت میکنی ناراحت ...

آخ عزیزم برای شما که خیلی سخت تر بوده  .چقدر بده همنوع آدم درکش نکنه 

من مست می لم یزلیم چه کنم  من سوخته جان ازلیم چه کنم  زین آتش جان تا به قیامت شادم  ‌ من مشتعل عشق علی ام چه کنم   
آخ عزیزم برای شما که خیلی سخت تر بوده .چقدر بده همنوع آدم درکش نکنه

اره درسته گناه یکی  رو نباید پای همه نوشت ولی با اینکه خودم ترکم و از اردبیل و آدماش خیلی بدم میاد اون روز با من مهمون و مریض کاری کردن تاعمر دارم یادم نره 

  
تو شهرهای بزرگ ور افتاده این نسیه دادناحتما شعر کوچیکی هستسن

نه عزیزم کلانشهره از اردبیل بزرگتره 

قومیت هم نیسیم فارسیم 

برایِ اصیل بودن کافی ست که دروغ نگویی، آغازِ اصالتِ خوب همین است که نخواهی چیزی باشی که نیستی.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز