پاشده رفته بیرون ازصبح بااینکه ازشبه قبل برنامه ریخته بودن برن بیرون(مامانش زنگ زدم گفت دیشب لباس برداشته )ازصبح ازنگرانی مردم ولی دردسترس نبود۵تا۶بارزنگ زدم تاالان جواب دادکه بابچه هابیرون بودیم گفتم چرایک خبرندادی گفت نشدگفتم یک پیام دادن ۳ثانیه وقتتومیگرفت چطورنتونستی گفت برسم خونه زنگ میزنم بهت منم قطع کردم بچه هاما۷ماهه عقدیم ازدواج دومم هم هست شوهرم خیلی خوب بود تازگی هااینجوری شده جایی میره نمیگه ویکمم کم توجه شده
اصلانمیتونم به طلاق هم فکرکنم هموم یکبارمردم وزنده شدم دلم نمیخوادزندگیم وساده رهاکنم الان زنگ زد من چی بگم چجوری صحبت کنم رفتارکنم بازم گله کنم؟ یابی محلی کنم؟ بابی محلی بدترمیشه