مامانم ۲۰ ساله داره اشپزی میکنه باز یجوریه که نمیشه خورد حتی بدطعمم میشه خیلی
حتی بزور لقمه رو میشه داد پایین
من که محاله چیزی بگم هرچی بگه
میگم عالی بود
میگه چرا کم خوردی؟ میگم خوراکی خورده بودم سیر بودم تو غذات خوشمزه بود
چون گناه داره دلم براش میسوزه
خودمم هفته ای سه چهار بار اشپزی میکنم
بابام ک تعریف میکنه مامانم ناراحت میشه طفلی
هرچقدر سعی میکنه باز تغییری نمیکنه
ی سوپ گذاشته بود مامانم قاشق اولو ک خوردم اجدام اومدن جلو چشمام🥲😂
به نظر منم آشپزی هم مهارته هم ذاتیه
اشپزی یه قسمتش به بلد بودنه یه قسمتش میشه دست پخت که نعنیشم میگه هردستی یه پخت و طعمی داره
یه نفر بود غذا م میپخت هم بلد نبود هم بشششدت بد طعم بود بلانسبت غذا اصلا میخوردی بالا میوردی هرکی میخورد خالش بد میشد من اصلا نخوردم جون بشدت هم خسیس بود اما خواهرم خورد گفت حالم بده تا رسیدیم خونه بالااورد خیلی بد رنگ و بده غذاهاش
خب تلاش برا آشپزی یاد گرفتن یعنی مدام راجع بهش تحقیق کنی و از بقیه هم نکات خوشمزه تر شدن رو بپرسی و انجام بدی ، اینکه صرفا دلش بخواد بهتر بشه ک نمیشه ، تو کارت درسته مادرته بهرحال زحمت می‌کشه دیگه
عزیزم😅هم مهربونی هم فهمیده خدا حفظت کنه
ما هم یکی این مدلی داریم ولی خیلی ادعا داره غذاهاشم همه شولکی و آبکی😑
بعضیا به اصطلاح دستشون خوش نمک نیست...
واقعا کارت درسته آدم با درک و شعوری هستی که دلش رو نمیشکنی
من همیشه ادویه های مخصوص سفارش میدم برام میارن خیلی تو طعم و مزه غذا تاثیر میذاره
یاد غذاهای عمه ام افتادم که پر دنبه بود و بو ضحم میداد همه غذاهاش...مثلا مرغ درست می‌کرد یه لیتر آب می‌ریخت توش با یه قاشق رب و یه عالمه پیاز درشت و پوست گوجه
