منم راستش چیزی نگفتم
فقط گفتم دوتا بچه کوچیک ادمو خسته میکنه بخدا
اینم بگم تو ویلا یه اتاق دربست مال اون و دوتا بچه بود
چون گفتیم راحت باشند
دوتا اتاق دیگع مردونه زنونه بود بین ما
یکم گذشت دیدم صدا داد و قال میاد
رفتیم بیرون زن و شوهر با هم دعواشون شده بود
مرده خیلی بد قاطی کرده بود
اقایون مرده رو سوار ماشین کردند
من و دوست دیگه خانم ، زنه رو سوار ماشین کردیم و رفتیم تا خود ویلا زن گریه کرد مام میگفتیم بابا چیزی نشده دعوا بین زن و شوهر پیش میاد انقدر خودتو ناراحت نکن بچه ها گناه دارند و مردا بی اعصابن و چه میدونم از اینا