حالا خواهرشوهر نه ولی بقیه ایرادی نداره با مادرشوهرت راحت ترن و مراعات شما و بیمار رو هم میکنن میترسن مزاحمت بشن کلافه بشی
من شوهرم دستش شکسته بود بعد با مادرشوهرم تو ی ساختمونیم مامانم میگف خونه مادرشوهرت بمونین بالاخره پسرشه بیچاره نمیتونه اینهمع پله بیاد بالا هیی اذیت میشع ولی من شوهرمو بردم خونه ی خودم و گفتم ما خودمون خونه داریم هرکس میخاد بیاد حالشو بپرسه بیاد خونه خودمون ن خونه مادرشوهرم چون بنظرم بی احترامی و کوچیک دونستن من بود
کارشون اشتباه هست ولی اینچیزا اصلا ناراحتم نمیکنه بیخیال
هرچه سرد باشن و سرد باشی اعصاب و روانت راحتر
ببين به شما زنگ نميزنن چون بده بستونشون با مادرشوهرت هست
ميخوان به اون بفهمونن ما حواسمون هست پسرت عمل كرده
واسه همين با شما كار ندارن
چون اصلا مسيله شوهرت نيست براي اونا
مسيله اونا حفظ احترام و رابطه با مادرشوهرت عه متاسفانه
و اينكه خيلي بيشعور و خرن
شما حرص نخور
الان همسرت دو روزه عمل کرده بیمارستانه؟ یا خونه؟
یعنی عیادت هم نمیان؟
راستی برادرت بالاخره زنگ زد و احوالپرسی کرد یا نه؟
از طرف خانواده شوهر به نظرم تا حدی عادیه.
بستگی به میزان صمیمیت و آشنایی اونا با شما داره.
با توجه به اینکه دو ساله ازدواج کردی احتمالا روابط هنوز رسمی هست خب عادیه که اونا راحتتر هستن احوال شوهرتو ازمادرش بپرسن ولی درباره خواهر شوهرت خوب بود که با خودتم صحبت بکنه.
بنظرم حق داری ناراحت بشی
چطور خانواده شوهر در هر حالی از آدم توقع دارن بعد خودشون انگار ن انگار
کم کم این موضوعات برات بی اهمیت میشه.
