2777
2789
عنوان

حسادت مادر ها

1 بازدید | 7 پست

نمی‌دونم تا چقدر این جسم درسته یا نه ولی تا حالا برای شماهم پیش اومده که مامانتون بهتون حسادت کنه مثلا تو کوچکترین چیزها تو خرج کردن لباس خریدن و بهتر زندگی کردن  از خودش

من چند وقته قشنگ میبینم رفتارش و خرید میکنم یجوری حرف میزنه تمسخر آمیز گاهی مبارک باشه هم نمیگه 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نه مامان من منو در حد خودش نمیبینه که بهم حسادت کنه😁

آنکس که بداند و بخواهد که بداند/خود را به بلندای سعادت برساند/آنکس که نداند و بخواهد که بداند/جان و تن خود را ز جهالت برهاند/آنکس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابدالدهر بماند /آنکس که نداند و نخواهد که بداند/حیف است چنین جانوری زنده بماند!

وای نه تموم زندگیم مدیون مامانمممم  انقد هرچی دلم میخواد پولشو نداشتم برام میخره حتی با وجود اینک ازدواج کردم از زیر سنگم شده جور می‌کنه برام میخره که حسرتش ب دلم نمونه

کلا اروممم ولی تو تاپیکم بخوای سر ب سرم بزاری میشورم میزارمت کنار

البته شوخی میکنم کلا حسود نیس

آنکس که بداند و بخواهد که بداند/خود را به بلندای سعادت برساند/آنکس که نداند و بخواهد که بداند/جان و تن خود را ز جهالت برهاند/آنکس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابدالدهر بماند /آنکس که نداند و نخواهد که بداند/حیف است چنین جانوری زنده بماند!

بله مادر من شدت حسادتش بقدری بود که نتونست منو تحمل کنه تو خونه اش فوری از سرش باز کرد اونم نه یک بار بلکه ۲ بار،

حالا بار اول میگیم بی تجربگی کرد ولی بار دوم چی؟

به منی که پناه آورده بودم به خونه اش رحم نکرد

من که با مامانم کلا ارتباط خاصی ندارم چندین سال میتونم بدون اون زندگی کنم انقد از بچگی بهم نگرانی و استرس داده بخاطر اعتیاد بابام زندگی افتضاحی داشتم ... بخاطر اینا دلم نمیخواد اصلا ببینمشون الان باهاش در ارتباطم کامل اما از گذشته وحشتناکم فراریم..ازخانوادم ...و بله حسود منم همه چیو بهش نمیگم قایم میکنم ازش به شوهرم میگم با خانوادم صمیمی نشه چون میترسم شوهرمم سواستفاده کنن چون خیلی دل رحم ساده اس شوهرم....هی دست رو دلم نذار از مامانم امیدوارم من برای دخترم مادر خوبی باشم دوست دارم براش صدمو بذارم...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز