2777
2789
عنوان

داستان خیانت شوهرم

1 بازدید | 47 پست

سلام من دو تا بچه دارم. کوچیکن. سه ماه پیش با خانوادم و بچه هام رفتیم مسافرت سه روز . وقتی برگشتم گوشی شوهرمو نگاه کردم دیدم با یه زنه چت کرده. عکس های ناجور از خودشون برای هم فرستاده بودن یک ساعت و نیم هم با هم ویدیو کال داشتن . وقتی اینا رو دیدم خیلی حالم بد شد .

اما به شوهرم چیزی نگفتم چند روز بعدش دوباره گوشیشو چک کردم دیدم زنه براش تو واتس پیام گذاشته ولی پاک کرده 

فرداش جمعه بود وقتی شوهرم خواب بود با گوشیش به زنه پیام دادم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام و احوال پرسی کردم گفتم چه خبر چی کارا میکنی 

گفت سلامتی گفتم دیشب چرا پیامتو پاک کردی چی نوشته بودی 

گفت مبخواستم بهت بگم اون شب تو ماشین خیلی خوب بود… اینو که گفت کل بدنم شروع کرد به لرزیدن 

به قدری حالم بد شد که نگو 

گفت وقتی دستتتو انداخته بودی دور گردنمو و کتفمو نوازش میکردی گرمای دستاتو خیلی دوست داشتم 

و خیلی چیزای دیگه گفت که میترسم تعلیق بشم

😑😑😑

نهایتا دل به جایی می رسد که دو راه بیشتر ندارد:یا باید خون شود یا سنگ.‌‌‌‌‌‌‌     وَتَنَت وَطَنَم...♡🥰A♡                            تو نیمِ دیگر ِمن نیستی تمام منی...A    

ادامش...

نهایتا دل به جایی می رسد که دو راه بیشتر ندارد:یا باید خون شود یا سنگ.‌‌‌‌‌‌‌     وَتَنَت وَطَنَم...♡🥰A♡                            تو نیمِ دیگر ِمن نیستی تمام منی...A    

ینی با تبر بزنی زنه رو نصف کنی

گرچه شوهرتم مقصره

نهایتا دل به جایی می رسد که دو راه بیشتر ندارد:یا باید خون شود یا سنگ.‌‌‌‌‌‌‌     وَتَنَت وَطَنَم...♡🥰A♡                            تو نیمِ دیگر ِمن نیستی تمام منی...A    

تو اون چند روز که اونا رو دیدم و بعدش با زنه چت کردم مثل مربضا بودم خیلی خالم بد بود شوهرم همش میگفت چته اما نمیتونستم چیزی بگم 

به زنه گفتم کجایی چی کار میکنی 

گفت من که دیشب گفتم دوستم امروز پیشمه ولی خیلی دوست دارم با تو باشم 

گفتم میتونی بیای پیشم گفت نه تو زن داری مگه نگفتی زنمو دوست دارم منم که وضعیتم معلومه منتظرم عده ام تموم بسه با دوست پسرم ازدواج کنم 

زنه تو چت با دست پس میزد با پا پیش میکشید 


بابا کامل تایپ کنین دیگه

داستان خیانت شوهرتون هم باید پربازدید بشه؟

دوستان اسمم صرفا شوخیه! تراپیست هستم با 12ساعت کار در روز!  اگ تاپیک میزنین،‌ تحمل نظر متفاوت رو هم داشته باشین. باتشکر.

بعدش از همه چتاش عکس گرفتم و تو کوشیم دارم 

بهد از ظهرش شوهرم سرم قاطی کرد گفت چرا مثل دیوونه ها شدی منم عکس چتا و عکس هایی که برای زنه فرستاده بود و اون براش فرستاده بود رو بهش نشون دادم 

کلی شرمنده شد و عذرخواهی کرد و گفت غلط کردم 

به زنه هم با کوشی خودم پیام دادم گفتم ببین روس پی بی همه چیز کسی باهاش قرار عاشقانه میزاری زن و دو تا بچه داره 

گفتم اون من بودم که باهات چت کردم با گوشی شوهرم 

گفت به سلامتی که تو بودی حالا چی کار کنم 

کلی فحشش دادم

تو اون چند روز که اونا رو دیدم و بعدش با زنه چت کردم مثل مربضا بودم خیلی خالم بد بود شوهرم همش میگفت ...

خواسته اینجور بگه ببینه نظر شوهرت عوض میشه بگه ن دیگه دوسش ندارم

میشه لطفا صلوات مهمونم کنید
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز