2777
2789

از نظر مالی خودم که اصلا شاغل نیستم چیزی داشته باشم 

یک تسبیح دارم که بشدت دوستش دارم و اتفاقا بوی عطر میده و هیچوقت این بوی خوش ازش تموم نمیشه 

من خیلی بهش وابسته هستم 

مادربزرگم وقتی ۱۲ سالم بود بهم داد همیشه همه جا باهامه

دردی در سینه دارم که درمانی ندارد ‌...آواره کوچه و خیابون شدم بابا یک نگاهی بهم بکن تا کی این دوری رو تحمل کنم ؟ نمی‌خوای منو ببینی ؟ نکنه باهام قهری ؟ یک حرفی بزن بابا جیگر دخترت پر خون شده 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



فقط سلامتی بچم ولاغیر

ببین حتی سلامتی خودم هم نه، چون سالم نیستم

اما واقعا فقط و فقط سلامتی بچم برام مهمه

هر کار پزشکی که انجام می دم ام آر آی می رم جراحی می رم هر چی حالا، می گم خدایا من راضیم فقط اینارو از زندگی بچم دور نگه دار

ان شاالله خدا هیچ مادریو با درد بچه اش امتحان نکنه بچه منم سالم نگه داره

غصه هر چیزی از مال دنیا رو خواستی بخوریا فقط به یه لحظه درد تو تن بچه ات ، دور از جون، فکر کن

خونه با یه موشک زلزله آتیش سوزی دود می شه می ره رو هوا ماشین با تصادف هر چیزی بالاخره ابدی نیست

فقط دعا کنید سلامتی باشه همین 

ما از نظر مالی به قدر کفایت داریم اما دل خوش ؟؟؟

دیگه نیستم ..از وقتی بهم خیانت شد دنیا رو جور دیگه ایی میبینم ....وقتی آدمهاش وفا ندارن مال دنیا وفاش کجاست؟

فقط باید به خدا دلخوش بود تنها داریی بشر رفاقت با خداست

خدابرای هرکسی اونقدر وجود داره که اون به خداایمان داره

شاید تلخ باشه گفتنش ولی چندروزه این فکر توذهنمه که ادم دلش نباید به هیچی خوش باشه البته بیشتر معنویات توفکرمه ....حتی یه حمایت عاطفی حتی به داشتن نزدیکانت که مثلا مامانم هست باباهست اونا کمکم هستن تاخدا نخاد اونا نمیتونن کاری کنن ....حس میکنم نباید دلتو خوش کنی به چیزی خیلی مواقع اثر عکس داره چون خدا میخاد بگه همه رو بیخیال دلتو بمن بسپار...

عزمزمه چ حس خوبی گرفتم

مادربزرگم چندین بار به کربلا رفته و وقتی تو قم برای استراحت و زیارت کاروان رو نگه میدارند اونجا چندتا تسبیح میگیره و خودش با نخ یک تسبیح هزارتایی یا بیشتر درست می‌کنه 

یک روز که خونشون رفتم و تسبیح رو دیدم خوشم اومد 

وقتی به مادربزرگم گفتم چقدر تسبیحت قشنگه و اون موقع به دلم نشست مادربزرگم یکی صدتایی بهم داد و من چقدر خوشحال شدم 

وقتی نماز نمیخونم اون بوش خیلی کم میشه اما وقتی نماز میخونم با اینکه از تسبیح استفاده نمیکنم اما بوش زیاد میشه فقط من بو رو حس نمیکنم حتی از مادرم و دوستم پرسیدم بویی میده یا نه ؟ اونا هم تعجب کردند

مثل الماس میمونه و رنگ نداره و سنگین هم هست 


دردی در سینه دارم که درمانی ندارد ‌...آواره کوچه و خیابون شدم بابا یک نگاهی بهم بکن تا کی این دوری رو تحمل کنم ؟ نمی‌خوای منو ببینی ؟ نکنه باهام قهری ؟ یک حرفی بزن بابا جیگر دخترت پر خون شده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز