2777
2789
عنوان

افسردگیبعد از زایمان و ماجراهاش

115 بازدید | 21 پست

امشب بعد ۳ ۴ سال یاد حس و حال اون موقعم افتادم

میخوام اینجا در موردش صحبت کنم

انگار رو دلم سنگینی میکنه

زایمان سختی داشتم خیلی اذیت شدم

بعدش هم دچار عوارض سزارین شدم

اصلا حال خوبی نداشتم

جلوی پرستارا جلوی خانوادم حرفی نمیزدم

یه مادر شاد بودم که غرق خوشیِ بدنیا اومدن بچشه

اما در واقع 

مادری بودم که تنها چیزی که میفهمید این بود که بخاطر وجود بچش خیلی خوشحاله اما نمیدونست چشه

 انگار یه چیزی جلوشُ گرفته

یه حس ترس یه حس عذاب وجدان یه حس گُنگ..

حتی بعد گذشت ۳ ۴ سال بازم نمیتونم توصیفش کنم

این که چی بود حال و روزم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

وقتی رفتم خونه هم حس و حال عجیبی داشتم

هم شادی هم غم هم ترس هم عذاب وجدان و...


تا ۱۰ روز شاید کمتر یا بیشتر

هر شب هررررشب بعد خوابیدن اعضای خونه من بیدار میموندم بالای سربچم و بی صدا گریه میکردم

هر شب گریه میکردم ولی بازم دلم آروم نمیگرفت

کلا زایمان و بارداری یه پروسه است که خانوما رو بشدت پیر میکنه و فرسوده

من رفتم برا طبیعی، بعد 10 ساعت با امپول فشار و معاینه های زیاد🌚و ورزش اخر بردنم سزارین

سزارین خوبی داشتم، از بیمارستان و پرسنلم راضی بودم ولی تا دوماه از خودم چندشم میشد، بدم میومد حتی دست بزنم به بدنم، یاد اون معاینه ها میوفتادم حالم خراب میشد

بچه داری ام که نگم خودش ادم و پیر میکنه

عزیزِ خواستنیِ کوچولوی من سلام 🥰با این که خیلی یهویی اومدی و مامان و غافلگیر کردی ولی خوش اومدی عدسی مامان👼امروز در تاریخ۱۴۰۰/9/۱۶ برای اولین بار صدای قلبت و گوش دادم  قلب مادر🤩بی صبرانه منتظرتم عدسی من🤩عدسی، سوم مرداد به دنیا اومد👶و زندگی آروم و یکنواخت ما رو نابود کرد🥴😁❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز