چون اجازه ندارم ساعت شش به بعد بیرون خونه باشم
یه روز رفته بودم خونه مامانم بعد همراه مامانم رفتم آرایشگاه رنگ موهام طول کشید ساعت شد شش و نیم
من از ترس گوشیو خاموش کردم چون آرایشگاه کوچیک بود زنگ میزد میدید بیرونم فحش میداد همه میشنیدن
زنگ زد گوشی مامانم بعد مامانم از ترس اینکه شوهرم با من دعوا نکنه گفت خونه خواهرم هستیم ولی متاسفانه فهمید و گفت تا آخر عمرم نه خونه مادرت میام نه خونه خواهرت 😭
میدونم منم اشتباه کردم ولی طوری نیست که بخواد یه عمر قطع رابطه کنه
الان دامادمون خواهرم رو سرزنش میکنه دلم میسوزه