2777
2789
عنوان

مگ هنوزم پسرایی ک تو خیابون شمارع بدن هستن 😂😂

| مشاهده متن کامل بحث + 765 بازدید | 33 پست

او واس من خیلی پیش اومده تو مترو فهمیدم خیلی نگاه میکنه محل نذاشتم ایستگاهی ک من پیاده شدم پیاده شد گف شماره گفتم نه ، گف من بخاطر تو این استگاه پیاده شدم مسیرم جلوتر بود گفتم ب منچه

رابطه من با ایران رابطه آدمی است که از مادرش دلخور است.نمی‌تواند از مادرش دل بکند چون شدیداً دوستش دارد اما خسته و دلخور است💔            یکسال خواننده خاموش بودم یکبارم تعلیق شدم کاربر جدید نیستم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شت منت هم میذاشته تازه باید میگفتی بدرک گمشووو

وای ول هم نمیکرد 

رابطه من با ایران رابطه آدمی است که از مادرش دلخور است.نمی‌تواند از مادرش دل بکند چون شدیداً دوستش دارد اما خسته و دلخور است💔            یکسال خواننده خاموش بودم یکبارم تعلیق شدم کاربر جدید نیستم

منم چندبار واسم پیش اومده تا دم خونه میان دنبالت من خودم هیچی نمیگم باز میبینم پرو پرو افتاده دنبال ...

وای برای من یه دیوونه افتاده بود دنبالم از دانشگاه برمیگشتم خونه فک کن شیشه زده بود میدویید دنبالم سکتهههه کردمم 

وای برای من یه دیوونه افتاده بود دنبالم از دانشگاه برمیگشتم خونه فک کن شیشه زده بود میدویید دنبالم س ...

دقیقا منم یکیشون شب بود بعد من از کوچه خلوت افتادم که از جای شلوغ نرم تیکه بندازن گوشیمم خاموش بود دیدم یکی هیکلی داره میوفته دنبالم یهو از لباسم کشید سکته کردم دیگه منم دوتا پا داشتم دوتا پا قرض گرفتم فقط دوییدمممم خیلی بد بوددد😭😭😭

تروخدا؟ الکی میگیی😐😂😂جریانشو بگو ناموسا

اره ب خدا جدیم

من باشگاه میرم بعد ی روز رفیقم گفت برم محیط باشگاهتو ببینم

گفتم اوکی یکی دوسالت زودتر بریم یکم خرید دارم

تو راه خرید بودیم تو ی کوچه رفتیم بهش میگن کوچه دانشگاه

بعد رفتیم داشتیم‌میرفتیم ی ماشین خارجی وایساد جلومون

رفیق منم از این پولکیاس دید پسره خفنه زرتی رفت سوار ماشین پسره شد

منم بدو بدو رفتم دیگه رفیقمو ول کردم یکم ترسیدم

بعد دیدم دوستم زنگ زده جوابشو دادم دیدم گوشی دوستم دسته پسرس

که بیا سوار شو نمیخورمت

بعد قطع کردم

دیدم همون ماشین دنبالمه

خودش پیاده شد سوار ماشینش کرد منو😂😭

دیدم ریلکس نشست پشت رول پسته خیس میخوره😂😭

ب منم گفت گفتم مرسی

بعد گفت کجا بریم گفتم تایم باشگاه دیر میشه هر جا میرید برید منو ول کنید

دوستم جلو نشسته بود

بعد وایساد

گفت واقعیتش از تو خوشم اومد گقتم تو میای میشینی جلو نه رفیقت

دوستمم گفت پیاده میشم تو بشین

پیش پسره به دوستم گفتم احمق منکه نمیخوام اوکی شم با این بشین سرجات

قضیه اونجایی جااب شد ک فهمیدیم پسره ورزشکاره و مربی بدنسازی و با بازیگرا و کشتی گیرا در ارتباطه😭😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز