همه خوانواده ننیدونم چرا از خونه زدیم بیرون رفتیم رو تراس، بیرون و نگاه کنیم ،من تو آسمون دیدم یه چیز سفید شبیه آدم برفی بدون دست و پا و چشم و دماغ، از تو آسمون میاد سمتمون ،خانواده هم دیدن ،اینقد اومد نزدیک مثل مه بو و از ما رد شد رفت و محو شد. اما هیچکس نه درموردش حرف زد نه یادشون میاد نه همچین صحنه ایی دیدن، فقط من به یاد دارم و هنوز نتونستم بفهمم چی بود و چرا.
بسم الله بگو حتی وقتی برنج آبکش میکنی. منم قبلا صبح و شب نداشت همش حموم بودم.ولی حالانه. چندوقت پیش ی شب توخونه حس کردم ی چی رد شد ندیدم تاریک بود فقط حس کردم خیلی ترسیدم باخودم گفتم شاید ذهنم الکی ترسیده وازاون شب باچراغ روشن خوابیدیم ولی اونا شوهرمواذیت کردن .
ما خونمون جن داره خونه خاله همسرمم داره تعریف کنم چندتاش رو ما عادت کردیم چون اذیت نمیکنن
وااااایییی من تنهاااااام تورو خدا جن نگین میترسم 😰
نکن تورو خدااا
من ابلهه همینطور بودم الان هررررشب ازارم میدن بدن درد میگیرم در حد جنون روانی شدم 😭
گه گاهی ی خواب تکراری زیاد میبینم خواب میبینم تو خواب جن یکی از پاهامو گرفته به سمت در اتاق ک ببره بیرون میکشه موهام رو زمین پخشه درجا چشم باز میکنم میبینم کنار در افتادم پامم درد میکرد انقددددد ترسیده بودم جرعت تکون خوردن نداشتم
😭😭😭 خیلی زجر میکشم کسی باور نمیکنه دوس دارم ببرنم درمانم کنن ولی مسخره میکنن😔
داداشم طبقه پایین تنها خوابیده بود و ماهمه بالا خواب بودیم صبح که بیدار شدیم میگفت شب بالا یه عالمه سروصدا میومده صدای بشقاب غذاخوردن خندیدن و سروصدا اونم گفته حالا که خوابم نمی‌بره برم پیش بقیه ،اومده بالا حتی تا قبل اینکه در رو باز کنه بیاد داخل صداها میومده به محض باز کردن در قطع شده همه چی و سکوتتت😨😨
خانما هرشب قبل از خواب یه صفحه قران بخونید شبا زیر سرتون محراب امام حسین بزارید هیچکس نمیتونه نزدیکتون بشه
