2777
2789
عنوان

بخاطر ی چیزی خیلی گریه کردم خیلی

82 بازدید | 4 پست

یکی از اقواممون هم خودش هم شوهرش کم توان ذهنی هست..دوتا بچه دارن ی دختروپسر که بزرگن و مشکلی ندارن خداروشکر..شوهرش ی مدتی حالش بد شد گفتن قرصاشو نخوره باید بره فارابی..خیلی ام فقیرن حتی شده چیزی براخوردن ندارن..خانواده شوهره محلشون نمیدن خانواده دخترم فقیرن و چیزی ندارن.. حالا اون دخترو فهمیدم حاملس..تصمیمشون اینه ببرنش سقطش کنه..خواهرش گفت چاره ای نداریم این بچه هیچ اینده ای نداره باباش مریضه فلان..من..خیلی گریه کردم خیییلی..دلم به حال اون بچه که شاید قلبش تشکیل شده خیلی سوخت..دلم بحال مادرشم سوخت..نباید بود شوهرش میدادن..که حالا بخان جون ی بچه رو بگیرن..نمیخام قضاوت کنم..ولی خیلی دلم میسوزه اعصابم بهم ریخته الان..

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز