درد سزارین چطوریه

اخییییی بمیرم برات من شنیده بودم خیلی سخته خواهرزاده خودمم با این مکنده هایی ک بچه و میارن نزدیک بود ناقص کنن خوب شد کوچولوی نازت؟ 

مگ دکتر خنگ معاینه نمیکنه ک طرف میتونه یا نه لگنش کوچیکه یانه 

وقتی رفتم اتاق زایمان دیگه ن راه پیش داشتم ن راه پس.ب این فکر میکردم چطور یه بچه میخواد از اونجام خارج بشه تمام تنم یخ میزد از فکرش.بعد اینکه زایمان کردم تیم رفت رو چهل گفتن اگ تا یه ساعت دیگه پایین نیومد مادر رو بفرستین بخش کرونا .هیچی دیگه خداروشکر کم کم پایین اومد

اره یه هفته ای خوب شد.دکترای الان پولی آن.من اون زمان پول سزارین نداشتم درحال ساختن خونه بودیم هزارتومان نداشتیم.دکتر معاینه کرد گفت عالیه برو طبیعی.خودش تو اون بیمارستان ک رفتم زایمان کنم کار نمی‌کرد دکتر دیگه اومد بالا سرم معاینه کرد گفت لگنت کوچیکه تو باید سزارین بشی اما الان بچه موقعیت مناسبی نداره هرطور شده باید بیارمش

اره شکسته بودن اما خودشون نگفتن پقتیگ پرستار لباس تنه دخترم میکرد جیغ بنفش میکشید.من کلا چنان خوابم گرفت ک اصلا نفهمیدم کی اومدن بچه رو بردن ازش عکس گرفتن.مامانم یقه پرستارا گرفته بود ک چرا دستش تکون نمیخوره دیگه اونجا گفتن شکسته

تا روز هفتم که بخیه رو کشیدن مث پیرزنا خمیده راه میرفتم صاف میکردم کمرمو حس میکردم شکمم داره پاره میشه. ده دیقه از وقت شیاف میگذشت اشکم درمیومد . تازه من تحمل دردم بالاس من ۹ ساعت درد زایمان طبیعی کشیدم آخ نگفتم. آخرشم ک بخیه پاره شد و عفونت مرگبار. از اولشم من گی شانس بودم😂💔

چقدر سخت بوده برات بنظرم طبیعیم باید پول بدی بری خصوصی حداقل بیشتر بفکر ادمن 

اره ما اون دوره خیلی دستمون خالی بود .ولی ب نظرم دکتر اگ ترقوه بچه رو نمیشکوند بچه راحت دنیا نمیومد اینطوری شونه اش جمع میشه کوچیکه میشه میاد بیرون 

من اینجوری بگم که شیاف فقط جلوی گریه‌مو میگرفت فقط درد رو قابل تحمل میکرد برام. وقتی بهوش اومدم بااینکه از کمر به پایین بیحس بودم وقتی شکممو فشار دادن دردی رو حس کردم به جرات میتونم بگم از زایمان طبیعی بدتر بود(قبلش درد زایمان طبیعی داشتم ولی نشد و سز اورژانسی شدم)

حراجی برای من بد پیش رفت. اورژانسی و عجله ای بود. روز هشتم هم ک بخیه پاره شد 

همون دیگ بچرو عذاب دادن نامردا وگرنه بنظرم تا لحظه اخرم مادر نتونه سزارین میشه کرد به احتمال زیاد نکردن گفتن نمیشه

من کاری با درد طبیعی ندارم اما واقعا از لحاظ روحی بهم میریختم ک اینطوری زور بزنم و چند نفر نگام کنن و بچه بزام .خیلی برام سخت بود همین فکرها تو سرم اذیتم میکرد ک تب کردم

دکتر گفت دهانه رحمت متورم شده اصلا زور نزن خطرناکه،حالا از اون ور آمپول فشار برام زده بودن دست خودم نبود 

با حضرت پشم استخون بچه رو شکستن؟؟؟؟؟؟؟😳 اینا دیگه چه حیوونایی بودن دهنشونو سرویس نکردی؟ وقتی زایمان پیش نرف چرا نبردنت سزارین ؟ منم آمپول فشار زدن بعد ۹ ساعت از ۴ سانت بیشتر نشد دخترم افت ضربان گرفت بردن سزارین. بااینکه خییییلی زجر کشیدم ولی شکر میکنم سز شدم چون مطمعنم اگ طبیعی بودم دختر منم خیلی زجر میکشید خدا ازشون نگذره

ن نبردنم سزارین .هرجور شد بچه رو طبیعی ب زور خودشون آوردن.حالا دخترم جناغ سینه اش فرورفته است خیلی حالم بد میشه نگاه میکنم.میگم احتمالا جناغ سینه اش هم شکسته ما متوجه نشدیم شکلش اینطور مونده

دهانه رحم من زخم بود! بخاطر سرکلاژ حساسیت شدید گرفته بود هفته قبلشم نخ دهانه رحمم رو باز کرده زخم و داغون بود ولی رفتم سز. یه گندی زدن یجوری ماس مالی کردن رف

اصلا زنا بدبختن.والا چه طبیعی چه سزارین هردو دردناکن