2777
2789
عنوان

داستان دختر عشایر قسمت سوم

| مشاهده متن کامل بحث + 829 بازدید | 52 پست

حمام رفتن در شهر

حمام نمره:

سمت چپ حمام عمومی ،حمام نمره بود.

با دربهای جدا گانه

وارد حمام نمره که می‌شدیم در سمت چپ آقای حمامی نشسته بود.

بنابر نوبتی که وارد می‌شدیم به ما یک شماره میداد.

حمام های خصوصی یا نمره،یک رختکن کوچک داشت که درب آن از داخل قفل میشد.

وارد حمام که می‌شدیم، شیر آب سرد و گرم و یک دوش قرار داشت.

با دو عدد لگن ،یکی کوچک و یکی بزرگ.

معمولا خانم ها زیاد از نمره استفاده نمی‌کردند.بیشتر آقایان مشتری حمام نمره بودند‌

خانم ها ،حمام عمومی را دوست داشتند.چون در آنجا همدیگر را می‌دیدند و از اخبار و اطلاعات محل،با خبر میشدند.

آخرین اطلاعات از عروسی ها ،زایمان ها و خاطر خواهی های دختران و پسران جوان در حمام ،رد و بدل میشد.

نازی خانم هم منبع خبر های دست اول بود.


خدا همیشه ما رو میبینه...

در آن زمان،بعضی از خانه ها حمام داشتند.اما الویت مادرانمان استفاده از حمام عمومی بود.میگفتند در حمام خانگی نمی‌توانیم کیسه بکشیم و چرک بگیریم.البته دلیل اصلیش همان دید و بازدید و مطلع شدن از اخبار و وقایع بود.

من یک بار همسر یکی از اقوام پدری ،پسر خاله پدرم،را در حمام دیدم.به او زن ارباب می‌گفتند.نازی خانم دستپاچه تند و تند آب بر روی تن زن ارباب میریخت و با ملایمت او را می‌شست.به نظرم وقتی موهایش را با صابون چنگ میزد،با دقت بیشتری کارش را انجام می‌داد.

زن ارباب خانم قد بلند و سفید و چهارشانه ای بود که اشرافیت از سر و رویش می‌بارید.

آنجا دیدم مادرم با زن ارباب احوالپرسی کرد و حال پسرش که در آمریکا درس میخواند،پرسید.زن ارباب پشت چشمی نازک کرد و البته با ناز و صدای قشنگش جواب مادرم را داد.

برایتان گفته بودم که ایل ناز خواهرم را قرار بود ،برای پسرشان نشان کنند.

خدا همیشه ما رو میبینه...

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

راستی یادم رفت راجع به نازی خانم دلاک حمامی، بگویم که اصلا ازدواج نکرده بود و با مادر پیرش در یک خانه استیجاری زندگی می‌کرد.مادرش پیرزنی ظریف و لاغر اندام بود که چادر رنگی سرش می‌کرد و دو طرف آن را به کمرش گره میزد.کمرش کاملا خمیده بود و دولا دولا راه می‌رفت.صحنه  بسیار ناراحت کننده ای از ایشان بیاد دارم.

نازی خانم نمی‌دانم چرا سر ظهری اینقدر عصبی بود.مادرش آمد سر بینه حمام و چیزی به او گفت.یکدفعه نازی خانم نمی‌دانم چرا شروع به داد و بیداد کرد و مادرش را زد.به همین آسانی...به مادر مثل گلش مشت میزد و من اصلا باور نمیکردم که کسی بتواند مادرش را بزند آنهم پیرزن قد خمیده ای را...

تا خانم ها به صرافت بیفتن و پیرزن  را از دست نازی بگیرند،چند دقیقه طول کشید...یادم نیست چرا با مادرش دعوا کرد .ولی انگار بعدش خودش کلی گریه کرد. 

خدا همیشه ما رو میبینه...

میخواستم تگتون کنم نشد.اگر دوست دارید ،چند قسمت دیگه نوشتم،بخونید.🥰

ممنونم زحمت کشید💝💝💝

لطفا لایک نکنید💗 تا اخربخون ، اولش اینکه شیدای فاطمه(س) دومش  👈 عاشق اهل بیتم عشقم دلیل داره بخون تا بدونی چرا نور امیدم هستن بخصوص حضرت فاطمه توسخت ترین شرایطم آب رو اتیش بودن.👈👈👈یکی بهم یه تهمت ناحق زدبدجوردلم شکست گفتم به من نگفتی به حضرت فاطمه گفتی خودش جوابتوبده یه هفته بعدسرنماز با دل شکسته درقران باز کردم میدونی چی اومد نوشته بود:کسانی راکه به مریم تهمت ناروا زدن را به سزای عملشان میرسانیم...(اسمم مریمه)دوروز بعد اون ادم با گریه والتماس زنگ زد وحلالیت خواست گفت پاکیت بهم ثابت شد به ناحق اون حرف وزدم حلالم کن که تمام زندگیم داره از هم میپاشه.این فقط یه نمونه از بزرگی خدا وقران واهل بیته که تو زندگیم دیدم,💖💖💖

۵۶ سالمه عزیزمچشم

وای چقدر خوشم اومد ازتون

لطفا لایک نکنید💗 تا اخربخون ، اولش اینکه شیدای فاطمه(س) دومش  👈 عاشق اهل بیتم عشقم دلیل داره بخون تا بدونی چرا نور امیدم هستن بخصوص حضرت فاطمه توسخت ترین شرایطم آب رو اتیش بودن.👈👈👈یکی بهم یه تهمت ناحق زدبدجوردلم شکست گفتم به من نگفتی به حضرت فاطمه گفتی خودش جوابتوبده یه هفته بعدسرنماز با دل شکسته درقران باز کردم میدونی چی اومد نوشته بود:کسانی راکه به مریم تهمت ناروا زدن را به سزای عملشان میرسانیم...(اسمم مریمه)دوروز بعد اون ادم با گریه والتماس زنگ زد وحلالیت خواست گفت پاکیت بهم ثابت شد به ناحق اون حرف وزدم حلالم کن که تمام زندگیم داره از هم میپاشه.این فقط یه نمونه از بزرگی خدا وقران واهل بیته که تو زندگیم دیدم,💖💖💖

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792