من یه رفیقی دارم که از تمام زندگیم بیشتر دوسش دارم.یکم از خودم کوچکترخ ولی مثل داداش کوچیکمه.اصن انگار هم خونیم.
ماجرا از این قراره این دوستم تا یه ماه پیش روزی20بار تلفن میکرد.اگه یه روز همو نمیدیدم دلمون واسه هم تنگ میشد.
خدا میدونه هیچوقت براش کم نزاشتم.هرجا بهم نیاز داشته بودم.از کمک مالی خواسته بودم.
حتی یادمه چن 2روز مسافرت بودم زنگ بهش زدم از شدت دلتنگی گریش گرفت.
ولی الان مث قبل نیس.روزی یه بار تلفنی حرف میزنیم اونم من زنگ میزنم.بیرون میریم با همه خوبه میگه میخنده میره پیششون ولی با من نه.یعنی اگه من نرم باهاش سلام بکنم اون نگاهمم نمیکنه.بدیش اینجاس پیش کسایی اینکارو میکنه که تا دیروز میگفتم طرف داداشمه.
مطمئنم الانم دوسم داره مثل قبل ولی انگار یه مشکلی هست.احساس میکنم فکر میکنه اگه اون اول با من حرف بزنه غرورش شکسته میشه.
بنظرتون چیکار کنم؟
نمیخوام بگید ولش کن باهاش حرف نزن چون خیلی دوسش دارم.یه راه حل بگین که رابطمون مث قبل شه.💔😢