خاک تو سرش کنن زنیکه عقده ای روانی
لیاقتش همون عروس کوچیکشه که رفته ازش شکایت کرده گفته مادرشوهرم منو از خونه بیرون کرده کتکم زده و میخواد جهیزیمو ببره بفروشه 😏 خلایق هرچه لایق
ظهر زنگ زده به شوهرم ، گوشی شوهرم دست دخترم بود خودش خواب بود ، دخترم گفت مامان عزیزه جواب بدم؟ گفتم آره جواب بده بگو بابام خوابه ، دخترم تا گوشی رو گذاشت دم گوشش مادرشوهرم انگار داره با دشمنش حرف میزنه برگشته میگه الو گوشی رو بده به بابات ببینم 😏 دخترم گفت سلام عزیز بابام خوابه گفته منو بیدار نکنید ، برگشته از اونور میگه برو بیدارش کن کار واجب دارم بدو ، منم گفتم پاشو برو بیدارش کن ، دخترم رفت بیدارش کرد گوشی رو داد دستش برگشته میگه بیا ضامن داداشم شو میخواد وام برداره ، شوهرم چنان داد زد سرش من پریدم ، برگشت گفت واسه همین منو بیدار کردی؟ نمیتونستی چند ساعت بعد بهم زنگ بزنی؟ مگه من نگفتم منو از خواب بیدار نکنید سردرد میگیرم بابا چرا نمی‌فهمی ، از اونور فقط شنیدم با جیغ و داد حرف میزد شوهرمم گوشی رو قطع کرد خاموش کرد خوابید
همیشه همینطوره ، با من و دخترم دشمنه انگار خودش میخواست با پسرش ازدواج کنه ، صد رحمت به هَوو ، یعنی یدونه زبون خوش و شیرین نداره ، عوضش مامانمو بگم خداشاهده بیشتر از من دخترمو دوس داره یعنی یکبار نشده بیاد خونمون دست خالی باشه ، همیشه خوراکی برای دخترم میگیره ، دخترم هم وابستشه ، ولی مادرشوهرم هرسال یدونه عیدی میداد که اونم چند ساله قطع کرده ، تازه دخترم هر وقت از مادرم جلو اون تعریف میکنه مادرشوهرم با اخم میگه مادرت بچه رو با همین کارا کشیده سمت خودش ، منم گفتم خب توأم از این کارا کن بعدشم بچه جایی میره که محبت ببینه تو یدونه عزیزم یا فلانی جان نمیگی به بچه درست عین دشمنا رفتار میکنی انتظار داری بچه بیاد سمتت
