رفتار زشت داداشم وزنش😢

زنگ زده خبر داده که نمیان !!!

نه خیر اونجا ک زن عموت گفته به ما بی احترامی کردی و نمیایم عروسیت و این حرفا اونو منظورمه... 

من بارداری ویار شدید معده درد داشتم افتضاح بودم همش دراز کش و دکتر و دارو و مسکن بعد می گفتندروغ میگه چون تا حالا نشنیده بود معده درد هم جز ویار باشه دخترش بهش گفت دروغ که نداره درد داره 

نه کلا اگه قرار مادر و نگن خونش هم نرن واس نهار و هیچ وقت تولد تنهایی با خانواده نگیرن حتما مادرشوهر حضور داشته باشه و گرنه به هیچ عنوان حق ندارن نهار بیان خونش.  

واقعا اصل قضیه همینه

بعد بگو شما دیشبش تولد دختره بودین خودتون دوباره ام میخاستین باشین؟

واقعا این موضوع تو بیشتر خانواده ها وجود داره و ناراحت کنندس،همش هم از بی فرهنگی و هول بودن برادر نشات میگیره نمونه خوانواده خودم .

ما همه دختریم و یه‌روزی ازدواج میکنیم یا زنایی که ازدواج کردند یکسریا از روی ندونستن و حق بجانبی،میگن مشکل نداره و فلان چون خودشون هم زن و دختر هستن.

ولی کسی که تو خانوادش،با این موضوع روبه رو باشه درک میکنه ، موضوع احترام هست چیزی که الان خیلی کمرنگ شده تو خوانواده ها 

اما هیچوقت نمیتونیم بگیم همیشه خانواده شوهر بدن گاهی خوانواده شوهر اصلا کاری به کار عروس ندارن 

نمونش خوانواده خودم ولی عروس احترام ها رو زیر پا میزاره...

خلاصه هیچوقت نمیشه هیچ چیز رو قطعی،گفت فقط از خدا میخوام به داداش خودم و برادر شما و همه افرادی که مغزشون از احترام بویی نبرده کمک کنه ..

چون پدر و مادر خیلی زحمت میکشند،برای بچشون،و این مزد زحمت هاشون باشه درست نیست ...  

عزیزم بیشتر عروسا تو این دوره زمونه همینن 

واسه مهمونی و تولد و تفریح و خوشگذرانی خونواده دارن 

واسه کلفتی و زحمت و کاراشون خونواده شوهر دارن و توقع دارن 

خودمم عروسم ولی آدم خیلی خوبه وجدان هم داشته باشه و خدارو در نظر بگیره 

واسه همین معتقدم آدم باید از خونواده اصیل و بافرهنگ زن بگیره و ازدواج کنه 

اصلا بهتر که جدا بوده

معنی نداره اصلا تولد گرفتین

اونا ترکوندن خب دخترشونه

وظیفه شونه

خونوادگی بوده

اشکالش کجاست نمیدونم والا

شما لیست کارهاتون رو برا مادرشوهرتون ارسال میکنید

تو این مورد احساس آشپز بودن داسته ب هرحال اون عروس نمیومد غذای راحت‌تر باز میزاشت غذای خودمونی 

ولی از صب پاشده تدارک دیده و عروسشم پنهان کاری کرده 

میتونستن ی کلمه بگن آمروز بیرون غذا میخوریم تا تو زحمت نیفته 

اگه با عروسش رودروایسی داشته باشه ورای از یک پیمانه برنج هست به هرحال باید مفصل‌تر تدارک ببینه 

من خیلی با خانواده شوهرم خودمونیم تاحالا نگفتم چرا فلان غذا را پختتین حتی نون پنیرم جلوم بذارم تشکر میکنم و مادرشوهرم زن راحتی هست

ولی قشنگ میفهمم وقتی من میرم اونجا رودروایسی داره با من 

اسی درستش میدونی چی بود؟ اینکه داداشت مادرتون رو هم میبرد یا اینکه خونواده عروس مادرتون رو دعوت میکرده درستش این بود ولی لزومی برای دعوت کردن شما وجود نداشته اصلا شاید چون شما اونروز قرار بوده خونه مادرت بری نتونستن مادرت رو هم با خودشون ببرن

اخه برای خودمون پیش اومده تو یه مهمونی با حضورپدرمادر خودم که قرار بود مادرشوهرو پدرشوهرم باشن، همون روز خواهرشوهرم با شوهر و بچهاش رفت خونه پدرش و به خاطرهمین پدرشوهرو مادرشوهرم نتونستن توی مهمونی شرکت کنن با وجود اینکه از قبل هم مطلع بودن

چراباید؟ خودشون خانوادگی رفتن یه گوشه نشستن ی چایی کیک خوزدن دیگ

‌واقعا بایدی نداش

حالا فعلا اینا خونه زندگی ندارن عقدن یکم بسازین تا برن سر خونه زندگیشون دیگه  محبت نکتید مث خودشون باشین بخدا هر چ کمتر به اطرافیان بها بدیم  آرامش بیشتری داریم .. 

ما متوجه میشیم .

زمانی که برای یک فرد صرف میشه چه دحتر چه پسرت .میتونه برای تفریح گردش و مهمونی صرف کنه .

شاید فیلم و استراحت و خواب .

این درمورد دحتر و پسر صدق میکنه .

چه داماد چه عروس به قول خودتون تقصیر دختر و پسرازدواج کرده مهمونند .وپذیرایی از عروس و داماد فقط یک ظرف و قاشق معمولی نیست .کلی زحمت داره .شاید یک قاشق غذا خورد ولی مادرشوهر مادرزن یک روز تمام وقت مصرف کرده .