2777
2789
عنوان

همسرم ازم خواست ساعت ده و نیم شب برم

| مشاهده متن کامل بحث + 2814 بازدید | 119 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقا دقیقا

ببین مال من همین بود. متاسفانه بعداً فهمیدم هیچ حس غیرتی نداره برام و اجازه میداد هر کسی از غریب و آشنا هر رفتاری بخوان با من بکنن

در ضمن چرا میری پیشش میمونی؟ من احساس می کنم خودت رو خیلی سبک و بی ارزش کردی. از سر خواسته هات کوتاه نیا

خوب کامل تعریف کن قضیه رو عزیزم . همسرت کجا بود که دیر میرسید ؟ شما تنهایی تو خونه مثلا پدری ، برادری کسی پیشت نیست ؟

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
اره ولی من حس بدی بهم دست داد چون یبار دختر برادرش میخواست بره بیرون می‌گفت عمو نه الان امن نیست تاز ...

چجور عقدی کسی دیگه از خانواده ات نبودن؟

چند سالته

خدایا کمک مردمان کشورم کن. 
اگه ماشین داری سخت نگیر واسه همه مون پیش اومده منم نصف شب شوهرم خواب بوده بیدارش نکردم خودم رفتم واس ...

آخه برای دیگران میگه این ساعت شب هم با اسنپ هم امن نیست ازین بدم اومد البته شهر ما هم خیلی خلوت میشه 

به دریا رفته میداند مصیبت های طوفان را 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز