من خداخواسته تو عقد باردار شدم، شاغلم بودم، مادرم ندارم که نگه داره... اوایل خیلی گریه کردم، استرس داشتم، هر چی بگی خوردم از اورژانسی و زعفرون و بلند کردن چیز سنگین... ولی تکون نخورد، محکم چسبید
اگه خدا بهم نداده بودش شاید قبل عروسی طلاق گرفته بودم چون اختلاف شدید داشتیم
الان 2 سال و نیمه، برکت زندگیمونه، شوروشوق زندگیمون، اختلافمونم خیلی کم شده... الان تو فکر دومی هستیم😁
پس به حکمت خدا ایمان داشته باش... خودش میدونه بهترین کار چیه..
ضمنا استرس رو مغز و معده بچه اثر میذاره، مخصوصا ماه های اول
من بچم مشکل کولیک و رفلاکس و حساسیت به پروتئین پیدا کرد بعد تولد که گفتن به خاطر استرس مادر در بارداری هست
توکل کن به خدا و خوشحال باش