پارسال عروسیمون بود من شهر دیگه بودم شوهرمم ی شهر دیگه بعد سر تالار عروسی ی دفعه همه کار هارو خودش کرد بدون اینکه چیزی بهمبگه قشنگه زشته حتی کارت عروسی هم نمخواست بهم بده برای دعوت کردن فامیل هام فقط فامیل های خودش حتی حنابندان گرفتن هیچی به من نگفتن من حتی لباس هم نداشتم خانواده ام هم خبر نداشتن هی مادر شوهرم میگه ژله سالاد اضافه بود تو عروسی یا میگن ماشین عروس نباید گل میزدی فلان اصلا حالم بد شد حالا عروس جدید اوردن تیکه تیکه اشون کرده جهاز نیاورده عروسی دارن براش میگرن تالار با انتخاب عروس خانم کلا حالم گرفته مادرشوهرمم همش تو قیافس ازشون بدم امده