خب دیگه راس میگه الان خوب شده ....گذشته درگذشته ...هی به یاد میاری انگار دوباره داره تکرار میشه چرا خودتوزجرکش میکنی....خونه بنامت زده میخوای تلافی کنی این دیگه انصاف نیس اگه درست نمیشد اره حق داشتی اما الان که خوب شده ول کن دیگه هی نگو اونم تحریک نشه
فکر میکنی تنها زندگی کنی همه جی گل وبلبل نه اصلا با بجه ها هم نمیتوتی ازدواج کنی الان که خوب شده باهات ول کن گذشته رو دنبال دردسری...بخدا اینقد سخته به تنهایی بجه بزرگ کردن ...ببین یه حرکتی بزنی دیگه پشیمونم بشی اون برنمیگرده ها نثل الان نمیشه باهات اینبار اون ازت متنفر نیشه ...مرد جناعت دل بکنن دیگه هیچ وقت برنمیگردن
منم همینم عزیزم بااین تفاوت ک شوهرم انگارن انگاربازسمت خانوادش ودرست نشده منم همه چیزسده کینه فحشا وبی احترامی های خانوادش بهم حرفایی ک پشتم زدن عذابی ک سوهرم بهم داد نمیتونم ببخشم دیشب گفت بیاازنوع شروع کنیم هرکی هربلایی سرت اورد ارچی گفت ب من نگو گفتم چزور خانوادت تاچیزی میسه چندتاروش میزارن بهت میگن پس من چی چرتنگم چطورازاونا دفاع میکنی ب ناحق گفت ازنوشروع کنیم ولی نمیتونم ببخشمش
منم به خاطرتک تکشون کتکا ازشوهرم خوردم انقدر عذاب کشیدم ولی پیش خانوادم دم نزدم که شوهرم به خاطرخانوادش چه بلاها سرم اورد. دیگه حدود ۵ سال پیش همشون ذاتشونو به شوهرم نشون دادن و شوهرم باهاشون قطع رابطه کرد ودیگه بامن خوب شد. الان هم باهاشون درارتباطه ولی نه دیگه مثل قبل
خداازشون نگدره من زندگیموجهنم کردن چندوقت شوهرم دهن بین ودهن لق همه چیوبهشون میگ اوناهم گفتن طلاقش بده منم گفتم مث یسریا ک مچمو باکسی نگرفتن ک میگن طلاقش بده این خانواده هرزه پسندم اونقدرپستن ک نمیتونم ببخشمشون
عزیزم ازته دلت ازخدا بخواه شرشونو ازسرزندگیت کم کنه. من که یه شب ازته دل ازخدا خواستم و فرداشبش شوهرم باهمشون دعواش شده بود و گذاشتشون کنار وواقعا گوش شیطون کر شرشون از زندگیم کم شد. فکرکنم خداهم دلش واسم سوخت چون خیلی بلاها به سرم اوردن و من به خاطر بچم تحمل کردم ودم نزدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز