تاپیک پربازدیده رو خوندین

من ندیدم ولی خیلی عجیبه من این همه مادرشوهرم حرف بهم میزنه جواب همون حرفاشو هم نمیتونم بدم فقط میرم تو خلوت خودم گریه میکنم جدیدا بهتر شده فک کنم شوهرم باهاش صحبت کرد

بله اون کلمه زشتی بوده .خودش هم ناراحت بوده از گفتن اون کلمه که تاپیک زده . 

هر چقدر جواب ندی هار تر میشن . واسه من که بهم میگفت بچه رو فقط تو زاییدی در اصل بچه منه . حتی دلش نمی‌خواست بچمو ببرم مسافرت 

بهش بی توجهی میکنم شوهرمم جدیدا میگه دو هفته ای یه بار میریم در حد نیم ساعت، وقتی شوهرم اینطور همراهیم میکنه و بخاطر حفظ زندگیمون رفت و آمدو طوری تنظیم میکنه که نه به زندگیمون لطمه بخوره نه حرمتا شکسته شه چرا الکی باهاش درگیر شم و اعصاب خودمو خورد کنم 

آهاننننن 

کلا توزندگیم کمتر سرزنش میکنم 

باور کن چن شب پیش زن همسایه مون دعواداشت بادخترش 

ساعت یکو نیم

من از خواب پریدم ...

هدفن گذاشتم رو گوشام و دوباره گرفتم خوابیدم حتیییی نگاهم نکردم!

خب عزیزم مسأله همین جاست شوهرتون طرف شماست پشت شماست با مردی که هر چی بشه هر چقدر تر بزنن بهش باز بگه خانواده خودم چی