تو اگه بدونی من دیشب تا ساعت سه صبح از فکر و خیال بیدار بودم و از حرفای برادر شوهر کثیف قلب درد گرفتم. تو میگی شوهر من چی بگم که سه تا خواهر شوهر مادر شوهر و برادرشوهر چقد فحش دادن چقد نفرین کردن دیشب چه حرفایی زد این برادرشوعر بی ناموس که شوهرم اگه ماشین داشت طاقت نمیاورد خون این آدم پست فطرت رو دیشب ریخته بود.
ای خدااا عزیزدلم بمیرم برات...خداجوابشون ومیده اشکال نداره میگن صبرکوچیک خدا۴۰ساله ...صبور باش
شوهر من خودش روانیه وگرنه خانوادش خدایی هیچ وقت بهم بی احترامی در نیاوردن خودش اذیتم می‌کنه تمام حرکتاشم میخاد بهم دق بده تلافی در بیاره حالا تلافی چی خدا میدونه
چه دلیلی داشت حالا همه چیتو فروختی ریختنی پاش .. عزیزم تو دختر امروزی هستی دعا و نفرین چیه دیگ .. یکم منطقی باش ... خب این شخص مدلش اینه دیگ ..یکم با فکر و اندیشه حل کن ... راضی ب بی مادر شدن هیچکس هم نباش ...
خیلی خوشحالم که انقد درکت بالاست ...من آرزوی مرگ واسه هیچکس نکردم ولی چون میدونم این راضی به جدایی دونفره که انقد عاشق همین منم نفرین میکنم میگم ایشالا خودت بمیری تا منم راحت شم از دستت نفس آسوده ای بکشم
خیلی میترسم چند وقته قلبم تیر می‌کشه میترسم بلایی سرم بیاد بچه کوچیک دارم. اینا بخدا دین و ایمان ندارن والله ندارن وگرنه چقدر باید یه آدم بد ذات باشه که بخواد زندگی رو به کام یکی زهر مار کنه. چه شوهرتو چه خانواده شوهر من چرا باید یک کاری کنن که یکی از حرف اینا انقد غصه دار بشه. مگه چه بدی در حق اینا کردیم.
بعضی وقتا میگم خدایا چه گناهی کردم که دارم با اینا تقاص پس میدم. مگه میشه!!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز