۵ ساله که باهم هستیم حالا میخاد جدیش کنه رابطه رو میگه تلاش میکنم تو این یکی ۲ سال خونه و ماشین رو اوکی میکنم ولی میگه از خیر مهریه بگذر میترسه من قالش بذارم و مهریه رو بگیرم برم از اونورم من میترسم که قبول کنم و اون به خیال خودش هرکاری خاست بکنه یعنی اعتماد موج میزنه -_-بعدش از نظر من مهریه حق زنه حالا اگه یدونه سکه هم باشه
خودش ۲۷ سالش شد امسال ۲ ساله یه کار سیستمی داره که مربوط به گیم میشه و ماهی ۱۵۰ تومن در میاره به نظرتون این قیمت کافیه برای زندگی متاهلی؟ولی کارش جوریه که اصلن نصف اول ماه نمیشه ببینیش همش باید خونه باشه تا نصف شب منم بهش میگم دنبال یه کار دیگه ای باش ولی اون معتقده که با همین پول و همین کار میشه خرج زندگی رو در آورد بنظرتون حق با کیه؟از اونور خانوادش واقعا مارو دوست دارن و من راحتم خیلی باهاشون اونام همینطور ولی اصلن ردیغ از یک ریال کمک بهش نمیکنن فقط مامانش گفته اگه بهای ازدواج کنی برات خونه میخریم ولی باید به نام خودم باشه -_-اینم معتقده که عیبی نداره واقعا دارم روانی میشم