آخه صبح مونده بود بی پول من یه خورده پول جمع کرده بودم البته سرکارنمیرم باپول اون یه ذره پس انداز کرده بودم برادندونم که درست کنم گذاشته بودم کناربعدن ازم گرفتش ورفت منم دعواش کردم پرتش دادم جلوش
اونم گفت مگه ماله توان ماله زحمت کشی خودمه
کاش جمع نکرده بودم
نمیشه خواهر
من خیلی ازخودگذشتگی برای زندگیم کردم طرفم فک میکنه بهترین مرده درحالی که خیلیم خودخاهه
گذشته خیلی عذابم داده
ولی الان خیلی بهتر شده فقط بعضی وقتا اینجورم میریزه مثلن میخادمن قدرشوبدونم
برو بابا دیگه مگه هیچکس خرج زن و بچه نامیده
نگو عزیزم
نفرین از دهن در میاد میفته تو دامن
باورت میشه من همسرمو نفرین کردمو گفتم الهی زندگیت آتیش بگیره دو روز بعد محل کارش آتیش گرفت و تمام دارو ندارمون سوخت و از اون موقع به بعد زندگیمون از این رو به اون رو شد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز