بله عزیزم کمکی میخواد مخصوصا اگر بچه ها کولیکی باشن و کسی منکر این موضوع نیست ولی اینکه چطور این کمک گرفتن اتفاق بیفته که آسیب وارد نکنه اهمیت داره اینکه بچه رو بفرستن بچه ممکنه در ظاهر مسأله ای هم نداشته باشه ولی ضمیر ناخودآگاهش احساسات متناقض بسیاری رو ثبت میکنه
و توی بزرگسالی و جلسات تراپی بیرون میزنه
این همه آدم هستن که صرفا با تصور مرگ والدین شون گریه میکنن بخاطر همین اختلال طرد شدگی هست این همه آدم که ترس از خیانت دیدن دارن بخاطر همین اختلاله کسایی که وقتی خیانت میبینن دچار فروپاشی روانی میشن بخاطر همین اختلاله انگار دوباره مادر از دست دادن
وابستگی های عاطفی بیمار گونه به پارتنر که نمیتونن پارتنر مشکل دار رو ترک کنن بخاطر همین اختلاله ، بدتر از همه کسایی که خودشون خیانت میکنن کسایی هستن که اختلال طرد شدگی توشون بسیار زیاد وجود داره ، توی ناخودآگاه شون انقدر از طرد شدن میترسن که برای اینکه طرف مقابل طرد شون نکنه خودشون زودتر خیانت میکنن
مادر خود من شاغل بود و من واقعا فکر نمیکردم که آسیب ها چقدر جدی بودن ولی توی جلسات تراپی ریشه افسردگی بعد از زایمانم همون ترک شدن های کودکی بود
برای همین من خودم به شخصه هر دو تا شغل تخصصی خودم رو رها کردم هم جایی مهندس بودم هم جایی دیگه مسیول فنی بودم علم میگه بخوای نخوای تا دو سال مراقب اصلی بچه نباید بره و بیاد برای همین باید دنبال چاره بود که این کمک گرفتن خودش محل آسیب نشه حالا به هر شکلی که ممکن هست