اولیش خودم
البته جایی خوندم مال خودم نیس ولی خیلی باحال بود
یه اقاهه میگف یکیار خاسته زن و بچشو ببره بیرون یه جای با صفا برن عشق و حال کنن و ناهار بخورن برگردن
خلاصه خانومش میگ بریم جایی ک اب هم باشه بچه ها اب بازی کنن
خلاصه چن جارو زنه نشون میده میگ نه خوب نیس اصلا شما وایسید من برم پیدا کنم صداتون میکنم بیاید
خلاصه مرده میره بکم جلوتر یه جایی رو پیدا میکنه برا نشستن برمیگرده زنشو صدا کنه به جای اینک بگه اینجا دنجه بیا اینجا میگه ج ن د ه بیا اینجا😂😂
میگ همه برگشتن منو نگاه کردن بعد هم به زنم
میگ زنم خودشو زد به اون راه ک ینی اصلا با من نیس😂😂
