2777
2789
عنوان

آخرش امروز عروسمون صداش در آمده

| مشاهده متن کامل بحث + 834 بازدید | 37 پست
باباش نمیتونه بره یه خونه دیگه بگیره؟؟؟؟

نه بنده خدا روستان خانه بابام خالیه بد بخت تا دیروز اونجا بود باباش می‌گفت بیا پیشم می‌گفت مامانم تو خونه نیست از اونجا میترسم حالا این طوری میکنه

نه بنده خدا روستان خانه بابام خالیه بد بخت تا دیروز اونجا بود باباش می‌گفت بیا پیشم می‌گفت مامانم تو ...

ببخشید زن داداشمون چرا فوت کرد؟

اگه ناراحت نمیشی جواب بده 

نی نی یار اگه خدارو میشناسی کاربری منو نترکون دیگه خسته شدم بی دلیل لغو میکنی سیمکارت ندارم میفهمی؟؟؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

یاد همشهریمون افتادم پسرش انقد اذیت کرد تا زن دوم رو طلاق داد باباشمثلا غذاش رو شیرین میکرد یا میآور ...

همین به قرآن هدفش همینه اینقدر زن رو‌عاصی کنه اونم فرار کنه خاله های تو مجلس ختم مادرش میگفتن خواهر مون روزگار خوش ندیده حالا میخاد یه کاری کنه اینم‌فرار کنه بگن دیدید اینم فراری دادن

چرا بابام هست ولی بابام اخلاقش تنده ازش میترسیم بهش بگیم

بهش بگو اگر بخوای زیاده روی کنی مجبوریم بهش بگیم 

اگر دیدین دیگه خیلی زیاده روی کرد بعدا بگید پدرتون  باهاش صحبت کنه

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

به خدا خودش قبول کرده بود حتی کسی پشت سر باباش حرف میزد این دعوا راه مینداخت

حق بدین بهش از ناراحتی هست به مرور زمان عادت می‌کنه 

نی نی یار عزیزم بخدا دیگه شماره ندارم 🙂تعلیق نکن خواهشاً! اگر هم موردی پیش اومد بیا با مذاکره حلش میکنیم 🥲

بهش بگو اگر بخوای زیاده روی کنی مجبوریم بهش بگیم اگر دیدین دیگه خیلی زیاده روی کرد بعدا بگید پدرتون ...

همین الان زنداداشم میگه آقاجون بهش گفته بهانه کرده دلم درد می‌کنه وفلان میگه پیچیده رفته

خونه باباشه دلش میخواد بشینه

داداشت دم پیری حس تازع دامادی داره؟؟؟؟؟؟؟؟

به جای اینکه برای پسرش تازه عروس میاورد برای خودش تازه عروس آورده پسرشم داره از خونه بیرون میکنه 

خدا جوابتونو بده 

همین الان زنداداشم میگه آقاجون بهش گفته بهانه کرده دلم درد می‌کنه وفلان میگه پیچیده رفته

وای عجب 😐

خدا کمکتون کنه

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز