شوهرم و خاندادم مادر خاهر پدر برادر .هیچکی دیگ بود نبودمو حس نمیکنه من خیلی دل سوزوندم براشون الان هیچکی حالمم نمیپرسه گردنم درد میکنه نمتونم کاری کنم زیاد دستام شونم دزد میکنه گاهی انقد درد میکنه فشارم میره بالا و تپش قلب شدید میگیرم یه هفتس هیچکی ی زنگم بهم نزده بااینکه میدونن .بچم ۵سالشه هیچجا نداریم بریم شوهرم صب تاشب سرکار از خداشه باهام قهر باشه و حرف نزنیم اصلنم نگرانم نیس نمیگه برو دکتر یا چی از طرفی خانوادمو شوهرمم باهم دشمنن حرف نمیزنن
منو بچم همش ت خونه و دعواییم دخترم خیلی گیر میده حرف میزنه روانیم کرده تو سرما پارکم نمیشه برد ببرمم هزارتا خرج میزاره رو دستم