2777
2789

زنداداشم یه موجود عجیبه که حتی دلم نمی خواد راجع بهش فکر کنم. سمت خودش با تمام خانواده اش قطع رابطه است بجز خواهرش. سمت ما هم خانواده رو از هم پاشید. یعنی اینقدر داستان درست کرد که ما خواهرا تصمیم گرفتیم دور برادرمون رو خط بکشیم تا هر روز داستان نداشته باشیم.

حالا یکی از اقوام توی مراسم ختم یکی از آشناها ازش پرسیده که چرا با هم اختلاف دارید؟ گفته شکوفه (یعنی من) با شوهر فعلیش قبل ازدواج رابطه داشته خونه اش میرفته کثافتش بالا زده شوهر منم دیگه دورش رو خط کشیده! حالا دخترخاله ام هم این حرف رو شنیده به خودمون که گفت حالا معلوم نیست بره کجاها و پیش کیا هم بازگو کنه.


بعد می دونید الان به خاطر چی دارم گریه میکنم؟ من خیلی چیزا در مورد این زنداداشم می دونستم و رازداری کردم چون از خدا ترسیدم و نخواستم زندگی برادرم و زنش خراب شه. ولی این نشسته یه داستان کاملا دروغی سر هم کرده. اونم اینقدر بی رحمانه و جلوی کس و ناکس با آبروی من بازی کرده! یعنی خدا می بینه؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واگذارش،کن ب خداتوک باش قط رابطه ای بعدشم بگوخوب کردم الان ک شوهرم شده غریبه نیس

سکوت دربرابربعضی حرفاچقدزیباست وقتی قراراست پاسخ راخدابدهد(🤫یک دیقه سکوت برای روزهای شیرین کودکی ک هرگزبازنخاهدگشت)🌺نامزد،دارم وباوجودهمه مشکلای کوچولوبازم خیلی دوسش دارم عشقمه و8سال بی دلیل پاش نموندم.گاهی مث الان ب قدری دلم واسش تنگ میشه ک میخام فق باش حرف بزنم وپیشم باشه بیمعرفت من سرش شلوغه وقت خالی نداره1403/4/1

چه احمق شدن این زنداداشا

یکی نیست بنشونه سرجاش 

پدر و مادرت درجریان هستند؟ بنظرم به اونا بگه شاید تاثیری داشت

داداش رو ببین انگار وجود نداره😕

هر آدمی، چه پولدار و چه بی‌پول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بی‌شعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچ‌کدام مانع از ابتلا به این عارضه نمی‌شوند. به عبارت دیگر، بی‌شعوری مرضی است که می‌تواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند

ب جای گریه پاشو برو دختر خالت و با عروستون رو در رو کنوقتی پای ابرو در میونه نمی شینن ب گریه

به دختر خاله ام گفتم رو در رو میکنم گفت من حاضرم بیام. چون بحث آبرو در میونه و همه مون بدنام میشیم.


چه احمق شدن این زنداداشایکی نیست بنشونه سرجاش پدر و مادرت درجریان هستند؟ بنظرم به اونا بگه شاید تاثی ...

داداش که نیست مترسکه! اینقدر به درد نخور و بی حاصیت بود که ما قیدش رو زدیم. زنش که از همه چی ناراحت میشد و به همه چی گیر می داد کافی بود خانم اخم کنه تا این مرد گنده عین خاله زنکا قاطی دعواهای زنونه بشه و دیگه ول نکنه!

واگذارش کن به خدا

من موافق نیستم

مگه آدم آبرو و اعتبارش رو از سر راه اورده

خدا میگه مگه خودت زبون نداشتی از حقت دفاع کنی

اتفاقا باید دم اینجور ادما رو چید تا سرشون به خودشون بند بشه. دست شوهرت رو بگیر برو خونه برادرت بشین جلو برادرت بگو من چه هیزم تری به تو و زنت فروختم؟ به چه حقی پا میشه میره جلو دوست و اشنا همچین حرفایی پشت سر من میزنه؟ کو مدرکت برای این تهمت؟ به برادرت بگو تو غیرت نداری که زنت اینجور با آبرو و حیثیت خانوادت بازی میکنه؟ به زنه بگو یه بار دیگه به گوشم برسه چنین گهی پشت سر من خوردی میرم برای اعاده حیثیت شکایت میکنم پدرتو درمیارم، باید بیای ثابت کنی. الانم جلوی من زنگ میزنی به فلانی میزنی رو ایفون میگی دروغ گفتی و غلط زیادی کردی وگرنه همین الان میرم شکایت میکنم.


بعدم تهدیدش کن بگو یکار نکن قید مصلحت زندگی برادرم رو بزنم هرچی میدونم ازت بریزم رو دایره رسوای خاص و عام بشی. اینجور آدما جلوشون مظوم باشی همینجور میتازونن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز