دیروز با مامانم بازار بودیم من آزمایش دادم ت خونم تشخیص عفونت دادن دکتر بهم گفت شلغم بخوری خوبه
تو بازار یمقدار شلغم میخریدم پولم خیلی کم بود ت حسابم در حد ۸۶ ت کلا خرید کردم
حالا من داشتم شلغم بر میداشتم مامانم گفت لبو هم بردار گفتم پول ندارم مامان اگ حساب میکنی بردارم گفت نه من دلم لبو میخاد بردار دوتا انداخت لبو حساب کردم
داداشمم مریضه
مامانم زنگ زد ب بابام گفت لبو بخر داری میای ی مقدار هم بابام خرید ولی چیزی ک خرید پلاسیده هاس
ب مامانم گفتم من این شلغمارو برا خودم خریدم نمیخام از مال من بدی ب داداشم بابا براش خریده از همونا بده
بعد از عمد شب اول ۳ از شلغم های من پخت دوستاش خودم خوردم یکی دادم ب داداشم
صب هم یکی پختم
حالا دیشب گفت شلغم میخوری گفتم آره بقیه شلغم های منو پخته بود بعد هرچی پلاسیده ک بابام خریده رو برامن گذاشته
همشون ک خورده بودن از همونا هم باز ی پلاسیده ش پخته گذاشته برا من
خیلی ناراحت شدم
هرچی مونده خراب میزاره برا من تازه هاش برا خودش و پسرش برمیداره
من مشکلی ندارم با داداشما
از رفتار مامانم بدم میاد خیلی خودشیفته س از عمد ادمو اذیت میکنه مخصوصا منو بار اولش نیس
چیزی ک برا من باشه بدون اجازه برمیداره میده ب داداشم یا خودش استفاده میکنه
خیلی ناراحت شدم یکی از کاراشه خیلی کار های بدتر از این هم سرم درآورده این چیزی نیست
باید چیکارش کنم وقتی میبینم ایقد بدجنس بازی در میاره انرژیم از دست میدم
هرچی مونده و پلاسیده س گذاشته برامن حتی یدونه هم نداشته نامرد