اول بگم امشب خیلیییی دلم برای رفقای شهیدم تنگ شد
کلی گریه کردم یهو این چیز یادم اومد
من قبلا ی. خاک پسرجوون حدودای 24.25ساله بود دیدم
خیلی جوون و خوش قیافه بود و ازهمه مهمتر خادم امام حسین.. خیلی غبطه خوردم ب اینک خادم بوده خلاصه ازاونوقت همیشه سرخاکش فاتحه میخوندم
و باید بگم اسم نامزدم همون اسم ایشونه
و همینطور دخترفامیلمون خیلی سرخاک ی شهیدی میرفت هم اسم شوهرش همون شد و هم قیافه شوهرش کپی اون شهیده
خاستم بگم واقعا این تاثیر شهداس؟ اینم بگم اون پسری ک جوون بودن گفتم اصلا ب چشم مرده تو چشم من نبود انگار شهید بود واسم این حسو میداد همیشه
بنظرتون اینک امشب دلم یهو تنگ شد و 1 ساعت گریه کردم بخاطر اینه اونام دلشون تنگ منه؟ قبلا هر پنجشنبه سرخاکشون میرفتم ولی 3سالی هست خیلیییییی کم میتونم برم یهو حس اون روزا و دردلام باهاشون و گریه هام و همچی سراغم اومد ی دلتنگی عجیب غریبی منو گرفت و یاد اون موضوع اسم ها هم افتادم