اگر می گفتید همسرم پول کافی نمیده، نیازهای من رو برطرف نمی کنه، می تونستم به شما حق بدم و راهکار، اما وقتی نیاز شما برطرف میشه و راضی هستید پس همسر شما از حق شما نگذشته اما حامیه پدر نیز هست که به شما پیشنهاد می کنم دخالتی نداشته باشید تا همسرتون موضوع رو حل کنه و شما نقش حامی داشته باشید و مقابل همسرتون نایستید، به ویژه اینکه فرمودید همسرتون گفتند حقوق پدر رو کم می کنم اما نکردند...حضورتون رو در این زمینه کم رنگ کنید....
اتفاقا میخام همینکارو کنم. تاالا و همین لحظه خیلی دلم براش میسوزه و هب نمیخام بیش از توانش ازش بخام ولی میخام یه بار دیگه باهاش حرف بزنم اگه این سری جواب نگیرم بعدش اینکارو کنم
واسه همین صمم شدم ک حتما حرف بزنم باهاش
ن ببینید خب تو این زمونه خوراک و پوشاکو دیگه تقریبا همه میتونن اوکی کنن
ولی من حرفم چیز دیگه‌ایه. اول اینکه چرا پولی ک نیشه خرج زندگی خودمون شه باید اضافه بر سازمان به پدرش بده؟ درصورتیکه خودمونم میشد همینو لااقل پس انداز کنیم
هرچند میگم که اصلا به پس انداز نمیرسه وقتی اونقدر ب پدرش داد مجبور شد قرض بگیره. و حالا آیا من توی این قضیه میتونم بیخیال باشم؟ وقتی شبا بخاطر همین قرض دیر میاد خونه و من و بچه خسته و کوفته می‌بینینش؟ آیا وقتی قرض داره و خلقش به هم میریزه این باباشه که باید تحملش کنه یا من؟
نمیشه دخالت نکرد.. مگه باهم زندگی نمیکنیم؟
من دنبال راهکارم
تقریبا زیاد. حتی وقتی حرف میزنم میدونه ک درست میگم . قبول میکنه. ولی نمیدونم اون لحظه چطور میشه ک نمیتونه ب قولش عمل کنه
احتمالا باباش میگه مثلا تا شب میتونی ۱تومن بزنی فردام میگه پسفرداام میگه و شوهرم هیچکدومو نه نمیگه
من اینو میخام تغییر بدم ک بتونه ب باباش بگه مثلا ۱تومن نمیتونم نصف میرنم. یا ی روزش بگه نه
سلام
تاجایی که دل پدرش نشکنه و بیشتراز پدرش خانواده اش به سختی نیفتند
خودتون رو بندازید توی قسط مجبورمیشید براش پول کناربگذارید و با هرقسط سریع طلا بخرید پس انداز بشه
مدل همسرتون مثل پدرشه کلا یک مجرا باشه پول رو میریزند داخلش
الان این مجرا نیازهای شما و هزینه کردن های پدرشونه
پس مجرای عقلانی باسیاست و غیرمستقیم پیداکن
از طرف دیگه برنامه تفریحی کم خرج بگذار بذار یاد بگیرن مدیریت کاررو
وقتی تفریح کردید بازخوردهای فوق العاده مثبت بهشون بده
اینطوری سعی میکنند مثل همون هی کارکنم هی پول توی اون مجرا بریزم
هی وقت خالی کنم بازن و بچه برم تفریح و استراحت
ببینید فکر کنم ذهن همسرتون مدلی هست که باید بهش برنامه بدید خیلی ملایم و غیرمستقیم و ایشون اجرا کنه و همه انرژیش رو برای این کارمیگذاره
و شما ذهن همسرت رو بگیر
چون اینطوری که میگید فقط ضعف و عدم شانس نیست قضیه پدرهمسرتون
ایشون مدیریت پس انداز و سرمایه گذاری و عقل معاش ضعیفی دارندپس زندگیتون وصل بشه به ایشون اینده ندازید
چه بسا باسیاست های انسانی شما و ذکاوت مالی و رفتاری پدرشوهرتون هم به تمکن مالی خوبی برسند و کنارش خانواده گرمی باشید ان شا الله
عزیزدلم این راهکارواقعا بهتره عملی تره یکسال دیگه دعام میکنی
سلام ممنون
اتفاقا چندماه یه قرعه‌ای نوشته بودیم و همین ۱۵۰تومنی ک میگم کم آوردن مقداریشو از همین قرعه برداشت.اصلا نشد یه فکر دیگه براش بکنیم. پس تقریبا این راه جواب نمیده
درمورد تفریحم اتفاقا همش میگه وقتم حالی شه وضعم درست شه فقط بریم اینور اونور فقط بریم بگردیم
ولی هیچکدوم از اینا باعث نمیشن ک اون اتفاقه نیفته... چون میگم که یهو یه پول زیادی دستش میاد مال مشتریه ولی خب از همون پول حقوق باباشو میده. ولی برای کارایی ک خودمون بخایم بهش دست نمیزنه...
