یکی از دخترای فامیل چندساله که هرز میپره ومامیدونیم،مخصوصا داداشم باجزئیات میدونه ولی هیچوقت هیییچییی‌نگفتیم حتی به باباشم نگفتیم که آبروش حفظ بشه
الان چندوقته که متوجه شده مامیدونیم ترسیده حتی چندبار از من پرسید یعنی مامانتم‌میدونه؟یه وقت نره به بابام بگه گفتم نه مامان من اینکارو نمیکنه
ولی انگار بازم مطمئن نشده اومده واسه داداشم دام پهن کرده و پشتش حرف دراورده و به باباش گفته که داداش من میخواسته اینو بکشونه خونه خالی!
داداش من مسیح مقدس نیست اتفاقا خودمم دلم پره ازش ولی این داستان تهمته
حالابابای این دختره امشب داستانو به بابای من گفته که برو پسرتو کنترل کن!
ماهم ماجرارو به بابام گفتیم،میگه برید واقعیتو به باباش بگید
ولی مامانم‌میگه من میدونم این مرد حساسه سکته میکنه،خودشومیکشه یادختره رو میکشه
واقعا موندیم چیکارکنیم🤦♀️
