مهتاب
وای چه باحال.. قدیمااا همینجوری بوده.. اصلا چیزی بنام توافق برسراسم وجود نداشته.. مادر بزرگم میگه مردها میرفتن شناسنامه میگرفتن بعد میومدن میگفتن اسمشو کذاشتیم فلان.. تازه مادر میفهمیده اسم بچش چیه🙁
سکینه که خیلی زیباست متاسفانه بعضی جاها بد تلفظ میکنن
منو اول میخواستن بذارن آرام ولی بعد مامانم به خاطر دوست دانشگاهش گذاشت اسم الانم
یه اسم پشم ریزون بگم مادر بزرگم اسمش شیشه بوده مامانم میگفت همیشه ناراحت بود که چرا این اسمو روش گذاشتن دیگه آخرای عمرش یه بار رفته بوده مشهد توی حرم اسمشو تغییر داده گذاشته نرگس و از این بابت خیلی خوشحال بوده ولی دیگه طول کشیده تا بقیه عادت کنن بهش بگن نرگس عمرش دیگه قد نداده منم قبل اینکه به دنیا بیام فوت شده خدا بیامرزتش
بابام میخواست بزاره آسیه مامانم نزاشت اسممو گذاشت آلاله، اگه آسیه بود تاحالا صد دفعه عوض کرده بودم
بابابزرگم میگفته بزار ام کلثوم😐😐
مامانم میکه من گفتم نه الا و بلا ستایش
اخرش بابابزرگم گفته پس بزار ریحانه مامانم ایناهم قبول کردن
