خسته شدن از شوهر و زندگی متاهلی

واقعا مغز بعضی ها مشکل داره.

طرف داره از زور سختی خودشو می کشه به جای کمک تو همچین شرایطی دنبال زیر بغل مار می گردن.

خوب بچت چی میشه اولاخودت خواستی وبه خانوادت پشت کردی دوماوقتی میبینی شوهرت حساسه یکم مراعات کن گدر زمان همه چی روحل میکنی فکر میکنیبعد خودکشی چه اتفاقی میافته بچت دردبه درمیشه زیردست این واون چه بلاهاکه سرش نمیاداونم صدبارتورولعنت میکنه که باعث بانیش تویی وااونوتنهاگداشتی گلم نکن همه توزدنگیشون مشکل دارن از خدابخواه راه درست روبهت نشون بده قران بخون زیادنماز شب بخون تامحبتت روبندازه به دل شوهرت ببخش که تند حرف زدم من سر بچه باکسی شوخی ندارم خودم بی مادری دیدم که میگم

من فیلم خجالت نکش رو ندیدم و زن باردار هم ندیدم تا به حال فرار کنه ولی رسم هست چه غلط و چه صحیح  اگه از افراد مسن هم بپرسین میگن و تو فامیل ما و همسایه و خیلی های دیگه هم شنیدم که فرار میکنن من بنا رو بر این میارم و میگم رسمه حالا شاید رسم هم نباشه ولی از گذشته های دور هست

ماهم کوردیم ولی اصلا تا حالا حتی یک نفر اطرافم نه دیدم و نه شنیدم که با فرار کردن بخواد ازدواج کنه.

هر چیزی که توی خونواده تون مرسومه به یک قوم تعمیم ندید

 QUOTE=361821138]ماهم کوردیم ولی اصلا تا حالا حتی یک نفر اطرافم نه دیدم و نه شنیدم که با فرار کردن بخواد ازدواج کنه. ...[/QUOTE]

دختر عمه من با یه پسر کرد فرار کرده و الان یه پسر ده ساله داره

ازدواج بد

دلیل عصبی بودن شوهرت چیه؟شاید اونم از لحاظ روحی خسته اس بگو حال روحیت خوب نیست بچه تو خونه افسرده شده هر از گاهی ببرمون پیک نیک هر جا که خودت دوست داری حال و هوای هممون عوض بشه

عزیزم بعضی مناطق این قضیه فرار جا افتاده و اصلا هم عیب نمیدونن این قضیه رو 

من مشهدم  و این ماجرای فرار رو برای شهرستان کلات زیاد دیدم یعنی اکثرا اتفاق میافته

چرا طلاق نمیگیری؟ 

مهریتو بگیر بوبختش کن عوضیو

یه بار یه کاری کن که بچتو بزنه و عکس بگیر ببر دادگاه هم طلاق خودتو بگیر هم حضانت بچتو بگیر بعدم برو سر کار خرج خودتو بچتو بده چرا فک کردی دنیا به اخر رسیده؟ بزار مهریه بده ک...ش پاره شه تا یاد بگیره باید با یه زن چجوری رفتار کنه 

منم شنیدم کردا زیاد فرار میکنن از دوستانم بود میگفتن و مثل جاهای دیگه خیلی بد نمی‌دونن این قضیه رو ...ولی کردای شهر های مختلف هم از لحاظ لهجه هم فرهنگ و رسم و رسوم تفاوت دارن 

راه حل صدرصدی بهت میدم که شب وروز برامن و همه دعاکنی.

خانم این چه راه حلیه خدایی نکرده بزنه بچه چیزیش بشه😐

خب اگه رسمه که دیگه نباید بگه کسی پشتم نیست چون فرار کردم... فک کنم جای خواستگاری دختره میزنع بیرون... واقعا این رسما چیه که ادم ادامه بده

برو خودتو نجات بده اگه سلامتیت برات مهمه خودت نجات بده باور کن هیچکس حتی شوهر از سلامتی مهم نیست من ۶ سال با عشقم موندم تنها مشکلی که داشت خیلی عصبی و غیرتی بود قرار بود امسال ازدواج کنیم ۶ سال عصبی بودنش رو تحمل کردم چون دوسش داشتم فرشته ی زندگیم بود ولی بعد ۶ سال سه ماهه فهمیدم بیماری دارم دکترم گفت بخاطر استرس و ناراحتی و غم وغصه دچار بیماری گوارشی شدی از تنگی نفس بیماریم رو فهمیدم از ۷ مرداد دچار تنگی نفس شدم که فهمیدم از زخم مری هستش بعد هر چقدر نفسم تنگ تر میشد از این عشقم متنفر میشدم تنفرم به درجه ای رسید که باهاش تموم کردم پا گذاشتم روی ۶ سال عاشقی خیلی پیام میده میگه بدون تو زندگی نمیتونم بکنم ولی من گفتم هر وقت تونستی سلامتیمو بهم برگردونی باهات می مونم اونم خیلی ناراحت شد فرار کن فقط به سلامتیت اهمیت بده عین من نباش من فقط الان از خدا سلامتیم رو میخوام دیگه هیچکس و هیچ چیز برام مهم نیستش فرار کن خودتو نجات بده این اخریم حرفم به توعه نذار به روز من بیفتی😓😓

میگه خانواده م خودمو میخوان بچه مو قبول نمیکنن 

اونم احساس میکنم ب خاطر اینکه خدایی نکرده اگه واسه بچه اتفاق بیافته پدرش مدعی میشه و دردسر درست میکنه