برا داداشم رفتیم خواستگاری اما صفحه 4

مدیر

عضویت: 1403/03/12

تعداد پست: 699

برادرم ۳۰ سالشه نسبت ب دوستاش و فامیلامون ازدواجش دیرشده و باید زودتر ازدواج میکرد..اما ب دلیل شرایط مالی خانوادم و بیماری پدرم تا الان ازدواج نکرده...۶ ماه میشه ب ما گفت که من یه دختری رو توعروسی دوستم دیدم من نظرم همون دخترس....حالا دختره از شهر ما ۳۰۰ کیلومتر دور ترن...هم سن داداشمه...من خانوادم میگم راه دوره نمشناسیمون اما برادرم داد بیداد کرد و گفت اول بریم طرف رو ببیند حرف بزنیم پسند نشد میریم یه جا دیگه....داداشم تا حالا براش خواستگاری نرفتم فکر میکنه اگه یکی بهش جواب منفی داد یعنی این مشکل داشته و خلاصه اعتماد ب نفسش تو این مورد خیلی کمه.....حالا ما دیشب رفتم دختره رو دیدم خوب بود خانوادش خودش اوکی بود...اما یه چیز فکرمو مشغول کرده چرا وقتی چایی آوردم قندون خالی گذاشت جلو منو مادرم...و اینکه شکلات آورده بودن ما یه دونه شکلات برداشتیم باقی شو برد تو آشپزخونه ب بچه کوچیک من نداد......دلیل این کارش چیه؟؟؟یعنی ناراضیه و ب خانوادش نگفته؟؟؟اخه خانوادش از ما خوششون اومده بود و تنها حرفشون این بود اعتیاد خط قرمزشونه...دلیل رفتار دخترخانم چی بود ب نظرتون...؟؟؟متشکر که وقت گذاشتی خوندی لطفا نظرتوبگو

امروز

00:15

2 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

تک_درخت_پاییزی

عضویت: 1400/07/14

تعداد پست: 3219

شاید دوتا قندون شبیه هم بوده اشتباهی اونی که خالی بود رو برداشت

چشمت آتش فشان ماه شب آسمان دگر از من گذشت با دگران یار بمان

1403/09/05

00:29

10 نفر لایک کرده اند ...

ane_mari_toork

عضویت: 1403/07/24

تعداد پست: 1159

هول شده.

1403/09/05

00:29

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان امیر علی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.

kranchi

عضویت: 1400/05/11

تعداد پست: 24298

یاد یه جلسه خاستگاریم افتادم ک اینقدر با عجله چایی رو تعارف کردم نمیزاشتم قند بردارن😑😑😑😑بعد ک نش ...

خواهرشوهرت تاپیک زده بود دختره هول بود بشینه قند نداد بهمون😒

1403/09/05

00:29

0 نفر لایک کرده اند ...

قاصدک8867

عضویت: 1399/01/30

تعداد پست: 2845

با برادرم نه حرفی نزد...ما گفتیم تلفنی با هم صحبت کنن..خانوادش گفتن ما ازاین رسما نداریم...راست گفتن ...

بله متاسفانه تو روستا حرف درمیارن.ماهم برای برادرمون میخواستیم بریم آشنا بشیم،البته قبلش برادرم رفته بود و با دختر صحبت کرده بود.ولی پدرش کفت اگه میاین،باید خواستگاری باشه وگرنه برای دخترمون حرف درمیارن.و همون شب،دوباره خرید کردیمو رفتیم و تموم شد.

شما چون غریبه هست،خیلی تحقیق کنید.

1403/09/05

00:29

1 نفر لایک کرده اند ...