خانما من مادربزرگم فوت کرد که برای خیلییی نزدیک بود مثل مادر
چون شهرستان ختم بود هیچکدوم از اعضای خانواده شوهرم نیومدن،بعد نزدیک به چهلم مادرشوهرم زنگ زد یه چیزی از طرف من برای خودت بگیز سیاهت در بیار،بعد به شوهرم هم چند بار گفته بود من سلیقه زنت نمیدونم از طرف من براش بخر ،خواهرشوهرم یه روز زنک زد یه هفته مونده به چهلم بیا بریم برات چیزی بخریم به سلیقه خودت (اینم بگم پارسال پدر شوهره خواهر شوهرم فوت کرده بود من برای شوهرش بلوز،برای پسرش سویشرت شلوار ،برای خودش شومیز خریدم حدود ۳ ملیون شد و اینکه خودش اومد بازار و انتخاب کرد)منم گفتم باشه،رفتیم بازار مادرش هم اومد،من زیاد چیزی پسندم نشد،میخواسنمکاپشن بخرم گفت پس اون کاپشن که خوشت اومده رو منو مامان برات میخریم گفتم باشه،رقتیم بخریم قیمتش ۲/۴۰۰ بود ،نیومدن جلو حساب کنم🙄خودم کارت کشیدم،
بعد موقع خداحافظی مامانش گفت پس ما برات چی بخریم😐خواهر شوهرم گفت مامان ما پول کاپشن رو میدیم دیگه،بعد رفتن،من فردا شبش هم خونه مادر شوهرم دعوت بودم هیچکدوم پول رو نداذن،الان چهلم هم تموم شد بازم پولو ندادن ،برام زفتارشون خیلی عجیب بود شما بودید چه میکزدید؟