2777
2789
عنوان

داستان سریال دختر امپراتور

101 بازدید | 10 پست

سلام میشه اگه دوست دارید وراضی هستید به صورت رایگان یکی از اول داستان سریال دختر امپراتور تااخرش به صورت مفصل بنویسه نشد خلاصه داستانش رو برام بنویسه مخصوصا قسمتای اخرش که سولنان چی میشه بینهایت ممنون یعنی میخوام یکیکامل کامل داستانش رو برام شرح بدهد 

ایا چنین کسی هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مادر سولنان و سوریا اول با فرمانده یونگ(امپراطور فعلی باکچه)ازدواج میکنه ولی به دلیل خیانتی که پدرش انجام میده(کشتن امپراطور سابق)فرمانده یونگ ازش جدا میشه که در همین زمان باردار بوده خلاصه سولنان که دختر امپراطور هست به دنیا میاد بعد مادرش با خدمتکار کر و لالش ازدواج میکنه و حاصل ازدواج دومش سوریا میشه مادرشون قبل مرگ چون چشاشو از دست داده بود این که دختر امپراطور هست را به دخترش سوریا میگه چون فکر میکنه سولنانه که در نهایت سوریا به خواهرش دروغ میگه و به جاش میرا به قصر و خودشو دختر امپراطور معرفی میکنه 

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤

خیلی خلاصه بهت بگم اینا دوتا خواهر بودن،خواهر بزرگه دختر امپراطور بوده اما هیچ کس جز پدر و مادرشون اینو نمیدونست...این دوتا خواهرا هم نمیدونستن...بعد هویت مادرشون شناسایی میشه و دنبالشون میکنن و مادرشون زخمی میشه...خواهر بزرگه رفت دنبال دارو و دوا...تو این فاصله مادره به سوریا میگه که سولنان دختر امپراطوره ...اونم از این قضیه سو استفاده میکنه و میره قصر و میگه من دختر امپراطورم...یادم نمیاد چطور ثابت میکنه...بعد تا یه مدت همه در گیر این بودن که ثابت کنن این دختر واقعی امپراطور نیست...اما یه عده هم پذیرفته بودن تقریبا..این وسط سولنان هم اومد تو قصر و پیش یه خانمی که مسئول گل های قصر بود مشغول میشه و کم کم میره دنبال حقیقت ...و اون خانمه متوجه میشه که دختر واقعی امپراطور سولنانه و اینو بهش میگه که تو دختر واقعی اپراطوری....سوریا که میفهمه خواهرش فهمیده از ترسش یه دارویی رو میخوره که بمیره...اما خواهرش نجاتش میده ولی چه فایده داروهه باعث شده بود دیوونه بشه....😶

❤️خودمو خیلی دوست دارم...مسیری رو اومدم که فکر نمیکردم بتونم تا آخرش ادامه بدم...اگه روزی هزار بار به خودم بگم دمت گرم...باز هم کمه.❤️

مادر سولنان و سوریا اول با فرمانده یونگ(امپراطور فعلی باکچه)ازدواج میکنه ولی به دلیل خیانتی که پدرش ...

عه آره من این تیکه هاش یادم رفته بود...😅

❤️خودمو خیلی دوست دارم...مسیری رو اومدم که فکر نمیکردم بتونم تا آخرش ادامه بدم...اگه روزی هزار بار به خودم بگم دمت گرم...باز هم کمه.❤️

خواهر عوضیش هر کاری دلش خواست با همه کرد. فقط امیدوارم آخرش نیاد ابراز پشیمونی کنه و همه ببخشنش. حرص ...

آخرش دیوونه میشه

❤️خودمو خیلی دوست دارم...مسیری رو اومدم که فکر نمیکردم بتونم تا آخرش ادامه بدم...اگه روزی هزار بار به خودم بگم دمت گرم...باز هم کمه.❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز