خواب بد دیده بودم
بهش زنگ زدم
قهر بودیم صداش کردم بابا با بغض و صدای خواب
اونم بهم گفت جون دلم بگو جان بگو تو دل داری با من این جوری قهری
فدات بشم من نترس من خوبم
چه لوس بازی های کردیم پشت تلفن
اون جایی که سرش رو گذاشته بود رو سینه ام بهم گفت اگه تو بمیری منم میمیرم