قراره برم طبقه پایین مادر شوهرم زندگی کنم

ببین کدورت به هر حال پیش میاد.باید خیلی صبور باشی .من چند سال اول زندگیم پیششون بودم.هر چی میگفتن جواب نمیدادم تا تونستیم خونه بخریم.

بیش از اندازه صمیمی نشو

خورد و خوراکت به هیچ وجه یکی نکن 

با دعوت برو با دعوت بیان

یک مشاور می‌گفت حتما هر بار ک دعوت میشی میری حتی اگ دوتا پله فاصله اس لباس مهمونی بپوش و برو

در خونت هربار میری بیرون قفل کن

اگه مجبوری که دیگه چاره نیست. اگه موقته دیگه یه جوری تحمل کن چندسال رو.

فقط مثل مستأجر و صاحب خونه باشید. سعی کن خیلی نری که توقع نکنن. مادرشوهر من اوایل توقع داشت من شام و ناهار شام بدم و زمان خونه تکونی صدام میکرد. دیگه انقدر با همسرم حرف زدم و غیرمستقیم گفتم که از تنهایی تو خونه خودم لذت میبرم که اگه اونا هم گله کنن که زنت نمیاد شوهرم میگه تنهایی راحتتره. از همسرت بخواه از همین اول حدود رو مشخص کنید بین خودتون.