یک سال ونیم تمام بعد فوت مادرش خانه ی خودشون نرفت بنده خدا داداشم تنها مونده بود الان دو سه روز داداشم ازدواج کرده تازه عروس آورده خانه این آقا سربازه آمده مرخصی رفته بست نشسته خانه ی خودشون هرچه قدر میگم بابا زشته تو تا دیروز خانه نمیرفتی شام ونهارتو بخور برو خانه ی آقا جون بخواب بلانصبت عین گاو حرف سرش نمیشه ما به عروسمون گفته بود فقط حسام وجمع کنی پسر بزرگه سربازه میاد خودشم داماد میشه حرف هیچکس هم قبول نمیکنه تازه به زنداداشم هم گفته من فقط تو اتاق خواب میخابم شما برید تو حال بخوابید
چون بزرگه خیلی ، به عروس نامحرمه اونک تازه عروسه اوایل میخواد راحت و آزاد باشه اینم که اتاقو ورداشته ...
همه حرفات درست ولی اون پسرعضوی از اون خانوادست توسن بدی هم هست مادرشم از دستت داده فقط نیاز داره درک شه یه مدت سختی داره تا ازسرش بیافته ولی بهتره تا یه عمر باهم درگیرباشن
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
اینجوری ادامه بده مطمئن باش زن عاصی میشه و میره،ای کاش پدرش اول باهاش صحبت میکرد،راضی میشد بعد که ...
همون میخاد اصلا یه چیز ه بلانصبت گاویه دومی نداره اولش به دختره گفته بودن امیر راضی نیست رفت پیش دختره بهش گفته بود به خدا من کاری ندارم مخالف هم نیستم اصلا هم خانه نمیام حالا این طوری