مادرت مجبوره نگو اینو
میکه رضای خدا که دلش اروم شه
ببین منو
من گذشته ی مادرتم،شوهرم از بابای تو بدتر هم هست،ولی چکارکنم؟
طلاق بکیرم؟این بچه رو بزارم بابای نفهمش بزرگ کنه که نابودشه؟
شما بچه ها کاش بفهمید مادراتون از جوونی و زندگیشون کذشتن براتون،چون قلب مادرایید
من هر لحظه زندگیم جهنمه اشوبه دلم پوسیده،ولی نمیتونم تحمل کنم با قهر و جدایی ما پسرم دچار تنش بشه
دعوامم میکنه توی روی پسرم میخندم
حتما مادر شمام بخاطر گله روی تو که تمام قلبشی اینکارو کرده