مردم روانشون بیمار شده بخاطر تمام مسائلی که تو زندگیشون رخ میده.
چند روز پیش یه تاپیک خوندم مربوط به قاشق داغ عکس هم گذاشته بودن قلبم درد گرفت
والا میری پرورشگاه این همه سین جین میکنن یه بچه بهت بسپرن بعضی ها مثل دستگاه جوجه کشی فقط تولید مثل
نمیشه همینجور گفت و قضاوت کرد
مادر هم انسانه بلاخره یه جایی صبرمون لبریز میشه خسته میشیم مغزمون ارور میده
من خودم تا جایی که امکان داره با بچم دعوا نمکنم ولی بعضی وقتا واقعا کارد به استخوان میرسه
حرف شما درسته عزیزم ولی این بچه بنده خدا تا من از کوچه رد شدم صدای عربده مادر میومد مطمئن باش آدمی که ثبات روانی داره راه و بیراه سر بچه عربده نمیکشه سعی می‌کنه خودشو آروم کنه
خودم با تمام وجود کمبود یه مادر خوب رو احساس کردم و میفهمم یکی میگه مادرم فلان طوره اذیتم می‌کنه کاملا درکش میکنم
حرفت کاملا صحيح هست
ولی این رو بدون که هیچ مادري دوس نداره از گل به بچه اش کمتر بگه
ولی خب این مادر شاید تحت فشار های روحی و روانی زیاد هست
که به خاطر یه خطای کوچیک بچه سرش داد میزنه
تو مطمئن باش که بعدش این مادر چقدر از کار خودش پشیمونه
وای کا ش در فرهنگ ما تحت نظر روان پزشک بودن جا افتاده بود
وای کاش همه ما میتونستیم رایگان تحت نظر روان پزشک های مجرب باشیم
من انقدر بع خدا قول و وعده دادم که بهم بچه بده فلان کار و فلان کار رو مثکنم براش
کلی کتاب خوندم دوره رایگان اموزشی میبینم
حامله نمیشم
اما اون مادره شرایطش معلوم نبست قضاوت نکنید هر چند کارش بسیار غلطههه
